آرزویم بود و با خلقی بیانش کردهام

آرزویم بود و با خلقی بیانش کرده‌ام
وای بر من! آرزوی دیگرانش کرده‌ام

نیمه جانم کرد، اما تیر آخر را نزد
شکر می گویم که قدری مهربانش کرده‌ام

#سجاد_سامانی
دیدگاه ها (۱)

همین اندازه که هستی، دوستت دارم!و این خلاصه یِ تمامِ شعرهایِ...

یاطعمّ خبـِٰز الشتهُِ ودوَرة رغیَفهُأنتهُِ وجـَّه أمُی .. ال...

مو کتلک اترک هلک؟حط روحک بسدیمو انته تدری شنو؟آنه اعله هذا ا...

جمعه است‌‌‌‌...مرا به کافه های چشمانتدعوت کنمراجایی که تلخ ت...

_چشم هایم خیره به چشم های نوزادی ست که تازه به دنیا آمدههمه ...

عشق غیر منتظره پارت14/5

دستم خواب رفته بود، دست راستم که گذاشته بودم زیر سرت و خوابت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط