دلش می خواست برود قم یا نجف درس طلبگی بخواند، حتی توی خانه صدایش می کردند «آشیخ احمد»، ولی نرفت، می گفت : کار بابا توی مغازه زیاده... .
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.