زن :خانم از این طرف برید بالا اتاق سمت چپ .
زن :خانم از این طرف برید بالا اتاق سمت چپ .
تعجب کردم ولی بدون اینکه نشون بدم راه مو رفتم همون جاهایی رفتم که زن گفت
وارد اتاق جی هوپ شدم ، به اتاق نگاهی انداختم که یه اینه دیدم به خودم توی آینه نگاهی انداختم
چقدر بزرگ شده بودم
گونه هام صاف و بدون چروک بود که کمی سرخ بود پوستم سفید بود و موهام تا بالای کمرم
قدم بلند شده بود و اندامم لاغر تر و خوش فرم تر .چشمام درشت و بنفش اکلیل شده بود
نمی دونم چرا ولی یاد حرف لیسا افتادم
لیسا :ولی تو از هر دختر دیگه زیبا ترو پرستش گر تری لیلیت تو فرشته شکسته ای !
نمی دونم چرا ولی یاد حرفش افتادم .
چهارسال پیش
وقتی یاد اون زنگ خطر روی کشتی افتادم ، توی تخت خوابم بودم که پدرم با ترس
دنبالم اومد و نعره کشید و اسمم و صدا کرد
جی هوپ :بووورااامممممم
نمی دونم چرا ولی اون شب از من محافظت کرد و جنی رو توی کشتی رها کرد مادرم
حالا که دقت می کنم از اون هم زیباتر شده بودم !
ترکیب مادرو پدرم من بودم چشمای بنفش و موهای لخت او و رگه های آبی و پوست سفید پدرم !
ترکیبی که من شوم!
یاد آخرین جمله های جی هوپ دم ساحل افتادم .
جی هوپ ؛ بیا یه معامله کنین من به تو قول بدم تو به من .
از اونجا بود که فکر کردم نظرش را عوض کرده مشتاقانه سرم را تکان دادم
جی هوپ :اگر زنده بمونی و خودت و نجات بدی و منو پیدا کنی حقت و میدم .
به چشماش نگاه کردم ولی تا اومدم حرفی بزنم اون رفته بود
....
تعجب کردم ولی بدون اینکه نشون بدم راه مو رفتم همون جاهایی رفتم که زن گفت
وارد اتاق جی هوپ شدم ، به اتاق نگاهی انداختم که یه اینه دیدم به خودم توی آینه نگاهی انداختم
چقدر بزرگ شده بودم
گونه هام صاف و بدون چروک بود که کمی سرخ بود پوستم سفید بود و موهام تا بالای کمرم
قدم بلند شده بود و اندامم لاغر تر و خوش فرم تر .چشمام درشت و بنفش اکلیل شده بود
نمی دونم چرا ولی یاد حرف لیسا افتادم
لیسا :ولی تو از هر دختر دیگه زیبا ترو پرستش گر تری لیلیت تو فرشته شکسته ای !
نمی دونم چرا ولی یاد حرفش افتادم .
چهارسال پیش
وقتی یاد اون زنگ خطر روی کشتی افتادم ، توی تخت خوابم بودم که پدرم با ترس
دنبالم اومد و نعره کشید و اسمم و صدا کرد
جی هوپ :بووورااامممممم
نمی دونم چرا ولی اون شب از من محافظت کرد و جنی رو توی کشتی رها کرد مادرم
حالا که دقت می کنم از اون هم زیباتر شده بودم !
ترکیب مادرو پدرم من بودم چشمای بنفش و موهای لخت او و رگه های آبی و پوست سفید پدرم !
ترکیبی که من شوم!
یاد آخرین جمله های جی هوپ دم ساحل افتادم .
جی هوپ ؛ بیا یه معامله کنین من به تو قول بدم تو به من .
از اونجا بود که فکر کردم نظرش را عوض کرده مشتاقانه سرم را تکان دادم
جی هوپ :اگر زنده بمونی و خودت و نجات بدی و منو پیدا کنی حقت و میدم .
به چشماش نگاه کردم ولی تا اومدم حرفی بزنم اون رفته بود
....
۴.۷k
۲۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.