Forwarded from Vargiut

[Forwarded from [ Vargiut ]]
افسردگی!
افسردگی یعنی پاکت سیگار پر از خاکستر!
یعنی ظرفای نیمه کثیف تو آبچکون!
یعنی دود رو زیر نور تو اتاق کوچیکت دید بزنی!
یعنی لباسات از رو صندلی کامپیوتر پرت شه رو تخت و شب موقع خواب برعکس همین!
یعنی جیغ و فریاد مادرت توی گوش!
یعنی بی پولی!
یعنی موهای چرب و شکم خالی از سکنه!
یعنی جورابات رو تو یخچال پیدا کنی!
یعنی دور لبت غرق خون از کندنای مداوم!
یعنی ویو سقف خونت آرزوت باشه!
یعنی پلیرت ترکیب حامد همایون و مهستی باشه!
یعنی صدای اذان صبح از مسجد محل لالایی شبونت باشه!
یعنی تمام کافه‌های شبونه شهرو بشناسی!
یعنی فکر خودکشی هر ثانیه تو مغزت قویتر شه!
یعنی طعم چایی جوشیده و الکل واست فرقی نکنه!
یعنی
یعنی
یعنی نداشتنت !
افسردگی یعنی نبودنت !
افسردگی یعنی حسرت شنیدن صدات،بوییدن موهات، لمس تنت،بوسیدن پیشونیت !
یعنی مغزی که میخواد زنده بمونه و قلبی که میخواد بمیره