غذا که تمام میشود پدر خانواده میگوید

غذا که تمام میشود پدر خانواده میگوید :
دخترم به مامانت کمک کن و مادر لبخند میزند و پسر خانواده بدو به سراغ بازی میرود

و این صحنه خود میشود کلاس بزرگ اموزش کلیشه ها به کودکان ، دختر یاد میگیرد کمک به مادر و کار خونه وظیفه ی منه چون دخترم
پسر هم یاد میگیرد من نباید حتی بشقاب خودم رو به آشپزخونه ببرم چون پسرم .

همین میشود که بعد از یک عمر همان پسر در زندگی مشترک اگر بعد از ظهر هم به خانه برسد
صبر میکند تا همسرش هرجا هست بیاید و برایش شام اماده کند و سفره بچیند .
چون یاد نگرفته هرکس زودتر رسید و سرحال تر است میتواند برای یارش که خسته و کوفته از راه میرسد غذا درست کند
همین میشود که دختر خانواده وقتی که ازدواج کرده است ، فرزندانی دارد و شاغل هم هست ، باز انجام تمام کارهای خانه را آن هم بدون هیچ کم و کاستی وظیفه ی خود میداند
و در اکثر اوقات هم در این حجم عظیم از مسئولیت قید شغلش را میزند چرا که در ان صورت بهتر و دست تنهاتر از پس خانه داری بر می آید .

باید ریشه رفتارهایی از این قبیل که مردان در خانه دست به سیاه و سفید نمیزنند و زنان به جسم و روحشان فشار می اورند با خستگی و دست تنهایی بازهم خانه و زندگیشان از تمیزی برق بزند را در اموزش های کودکی شان در خانواده جست و جو کرد.
.
دیدگاه ها (۴)

توی ذوق دیگران نزنیم،به هم ضدحال نزنیم.این‌طور همدیگر را آزا...

بیشتر روان‌شناسان خانواده معتقدندنامناسب‌ترین افراد برای #از...

کارهایی که قبل از ٣٠ سالگی باید انجام بدید!کی گفته عدد ٣٠ ان...

مثبت فکر کن، خوشحال باش، هر روز صبح به خودت بگو امروز بهترین...

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

صحنه,پارت یازدهم

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور پارت ۷

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط