هدفونت رو دوباره رو گوشت تنظیم کردی و آهنگ جدیدی رو پلی ک
هدفونت رو دوباره رو گوشت تنظیم کردی و آهنگ جدیدی رو پلی کردی
بدنت همونطور توی پیاده روی خیابون ب حرکت درمیومد نگاهای زیادی روت بود ی دختر ک روانیه رقصیدن بود و کمتر کسی با اون هم عقیده بود و این دلشو میشکست ولی فقط دنبال ارزوش و روزش بود
دستش رو روی دستگیره گذاشت و اون رو باز کرد ک صدای زنگ بالای در ب صدا دراومد
روی صندلی نشست و همونطور ب آهنگش گوش میداد ک کسی ب شونش زد
بلند شد ی پسر با کت بلند ک خیلی ب تنش میومد و موهایی ک کاملا مرتب بود روبروش با لبخند ایستاده بود
+ بله ؟! کاری داشتید ؟
_ عا خب مادرتون بهتون نگفتن ؟
دستتو جلو دهنت گرفتی و زود گفتی : بله بله بفرمایید
مادرت تورو فرستاده بود ی قرار از پیش تعیین شده ک نمیدونستی طرف کی هست و چجور ادمی هست برای همین با ی تیپ مزخرف و لباسای بهم ریخته اومدی خجالت زده سرت رو پایین انداختی
_ منم مثل خودتم
+ ها؟!
_ خب منم استایل و تیپم مثل توییه فقط فکر کردم از اینجور استایلای مردونه خوشت میاد
+ عا ن من همه جور دوس دارم ایح
لبخند خشکی زدی و زیر میز دستاتو همونطور بهم فشار میدادی
_ اسممو نمیخوای بپرسی ؟
+ عا بله بله شما از خودتون بگید
_ اوهوم ... من جونگ هوسوک هستم و ی برنامه نویس تو ی شرکتم ماشین دارم .. و خب ی خونه در حد اینک خودم باشم توش رو دارم و یجورایی نمیتونم رسمی باشم و اینک عاشق رقصم
همین جمله کافی بود تا چشمات برق بزنن و تو چشماش زل بزنی
+ عاشق رقصید ؟
_ بله و خب نمیتونم ازش دست بکشم
محکم زدی رو میز و بلند شدی ک یهو خودشو جم کرد ک انگار ترسیده بود
دستتو اوردی جلو
_ چیشد ؟
+ دس بده
همه داشتن نگاهتون میکردن
دستشو اروم اورد جلو و باهات دست داد
+ ما زوج خوبی میشیم باهم
ی لبخند دندون نما زد و دستت رو مثل خودت محکم فشار داد و گفت : درسته ...
😂
❀°#jhope
✿••٠٠ #J_u_n_g_k_o_o_k ٠٠••✿
بدنت همونطور توی پیاده روی خیابون ب حرکت درمیومد نگاهای زیادی روت بود ی دختر ک روانیه رقصیدن بود و کمتر کسی با اون هم عقیده بود و این دلشو میشکست ولی فقط دنبال ارزوش و روزش بود
دستش رو روی دستگیره گذاشت و اون رو باز کرد ک صدای زنگ بالای در ب صدا دراومد
روی صندلی نشست و همونطور ب آهنگش گوش میداد ک کسی ب شونش زد
بلند شد ی پسر با کت بلند ک خیلی ب تنش میومد و موهایی ک کاملا مرتب بود روبروش با لبخند ایستاده بود
+ بله ؟! کاری داشتید ؟
_ عا خب مادرتون بهتون نگفتن ؟
دستتو جلو دهنت گرفتی و زود گفتی : بله بله بفرمایید
مادرت تورو فرستاده بود ی قرار از پیش تعیین شده ک نمیدونستی طرف کی هست و چجور ادمی هست برای همین با ی تیپ مزخرف و لباسای بهم ریخته اومدی خجالت زده سرت رو پایین انداختی
_ منم مثل خودتم
+ ها؟!
_ خب منم استایل و تیپم مثل توییه فقط فکر کردم از اینجور استایلای مردونه خوشت میاد
+ عا ن من همه جور دوس دارم ایح
لبخند خشکی زدی و زیر میز دستاتو همونطور بهم فشار میدادی
_ اسممو نمیخوای بپرسی ؟
+ عا بله بله شما از خودتون بگید
_ اوهوم ... من جونگ هوسوک هستم و ی برنامه نویس تو ی شرکتم ماشین دارم .. و خب ی خونه در حد اینک خودم باشم توش رو دارم و یجورایی نمیتونم رسمی باشم و اینک عاشق رقصم
همین جمله کافی بود تا چشمات برق بزنن و تو چشماش زل بزنی
+ عاشق رقصید ؟
_ بله و خب نمیتونم ازش دست بکشم
محکم زدی رو میز و بلند شدی ک یهو خودشو جم کرد ک انگار ترسیده بود
دستتو اوردی جلو
_ چیشد ؟
+ دس بده
همه داشتن نگاهتون میکردن
دستشو اروم اورد جلو و باهات دست داد
+ ما زوج خوبی میشیم باهم
ی لبخند دندون نما زد و دستت رو مثل خودت محکم فشار داد و گفت : درسته ...
😂
❀°#jhope
✿••٠٠ #J_u_n_g_k_o_o_k ٠٠••✿
۱۳.۸k
۱۳ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.