حرفی بگوی و از لب خود کام ده ...

حرفی بگوی و از لب خود کام ده مرا
ساقی ! ز پا فتاده شدم ، جام ده مرا

فرسوده، دل ز مشغله جسم و جان ، بیا
بستان زخود ، فراغت ایام ده مرا

رزق مرا ، حواله به نامحرم مکن
از دست خویش ، باده گلفام ده مرا

بوی گلی ، مشام مرا تازه می کند
ای گلعذار ! بوسه به پیغام ده مرا

عمرم رفت و حسرت مستی زدل نرفت
عمری دگر ز معجزه جام ده مرا

ای عشق ! شعله بر دل پُر آرزو بزن
چندی رهایی از هوس فام ده مرا

جانم بگیر و جام می از دست من مگیر
ای مدعی هر آنچه دهی ، نام ده مرا

مرغ دلم به یاد رفیقان به خون تپید
یا رب ! امید رستن از این دام ده مرا

بشکفت غنچه ی دلم ای باد نو بهار
خندان دلی بسان (امین) وام ده مرا
---------------------------
شاعر: مقام معظم رهبری

#مقام_معظم_رهبری #عشق
دیدگاه ها (۳)

مرا دلیست بصد گونه درد پرورده که رفت جان جهانم و داغ ما کرده...

آواز عاشقانه ی ما در گلو شکست حق با سکوت بود ، صدا در گلو شک...

زهرا اگر نبود خدا مظهری نداشت توحید انعکاس نمایانتری نداشت ...

سرآغز گفتار نام خداست که رحمتگر و مهربان خلق راست همانا که ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط