توی فرودگاه اصفهان یکی از مامورهای خانم امنیت اخلاقی صدام

توی فرودگاه اصفهان یکی از مامورهای خانم امنیت اخلاقی صدام کرد و گفت:
🍎زیر دامنت چی پوشیدی؟

نگاهش کردم و گفتم:
🍏مثلا چه چیزی؟!

🍎مثلا شلوار.

🍏وااا😮 زیر دامن به این بلندی چرا باید شلوار بپوشم!؟

🍎چجوری اجازه دادن بیایی توو؟

🍏به پشت سرش اشاره کردمو گفتم: اونجوری که دید اون خانم بلوز و دامن کوتاهش از زیر چادر توریش پیدا بود ولی من حتی کفشام به زحمت از زیر لباس بلندم مشخص میشد😃✌

🍎اسمت چیه؟

🍏آی‌دانا

🍎کارت پروازتو گرفتی؟

🍏نه

🍎برو کارتتو بگیر بیا پیشم کار دارم با تو

رفتم کارتمو گرفتمو برگشتم پیش خودش

🍎خب آی‌دانا خانم این اجازه نامه رو بگیر رفتی نشون بده تا بهت گیر ندن. یه چیز دیگه: همیشه همین قدر خوب بمون. خدا به همراهت😃

پ ن: اگر من بد جوابشو میدادم. اگر اون بد برخورد میکرد شاید ماجرا یه جور دیگه تموم میشد.
خوبی خوبی میاره😃💕

#بخون #سفرنامه_آیدانا
دیدگاه ها (۶)

به توصیه مریم جون@nazanin1120 رفتمو این ڪیڪ عصرونه رو درست ڪ...

باز هم شب شدو باز هم خودم را به هر راهی می‌زنم؛ختم می‌شود به...

آخرش محنت جانکاه به چاه اندازد"شهــــریارِ جــان #شعر

کتاب به عنوان بهترین و موثرترین عنصر در تربیت کودکان و نوجوا...

خون آشام عزیز (58)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط