سناریو من چشم های بنفش را دوست دارم

سناریو : من چشم های بنفش را دوست دارم
پارت دوم

ران : سایونارا ملودی چان
ملودی : سایونارا ران چان


( پایان صحبت تلفنی)


ویو ملودی :

بعد قطع کردن تلفن ساعت رو برای ۴ کوک کرد و دوباره بعدش خوابید . ساعت های ۸ بیدار شد و به کار های روزانه رسید


(ویو ران و ریندو بعد قطع کردن گوشی)

ران : ریندو پدر کوسه مادر گربه نمی بینی دارم با تلفن صحبت میکنم
ریندو : خو چیه راستشو گفتم

فلش بک به ساعت ۳ ( ران و ریندو )

هر کدوم نوبتی رفتن حموم ( منحرف نباش فرزندم ) بعد ران یه شلوار مشکی با تیشرت سفید که داده تو شلوارش و ریندو هم همون استایل ولی یک جلیقه نسبتا کوتاه که استینشو تازده پوشید و با ماشین خودشون راه افتادن


ویو ملودی ساعت ۴

داشتم قهوم رو میخوردم که یهو گوشیم زنگ خورد تازه یادم اومد که با ران و ریندو قرار داشتم خودمو انداختم تو حموم و ۲۰ دقیقه ای دراومدم موهامو خشک کردم و بالا بستم ( لباسشم اس ۲ ) و با تاکسی به سمت کافه رفتم وقتی رسیدم بعد ۴ سال بهترین دوستامو دیدم وقتی اوناهم منو دیدن رفتم بغلشون

ملودی : دلم براتون خیلی تنگ شده بود
ران سرشو ناز کرد ریندو هم دستشو گذاشت رو شونه ملودی
ران و ریندو : ماهم همینطور
دیدگاه ها (۱)

سناریو :چشمان بنفش را دوست دارم پارت اول ران : دلم برای ملود...

اینم بیو گرافیه ملودی درسناریو من چشم های بنفش را دوست دارم ...

ران و ریندو هردو زدن زیر خنده منم باهاشون داشتم میخندیم*ساعت...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط