می خواهی بروی

می خواهی بروی ؟
بهانه می خواهی ؟
بگذار من بهانه را دستت دهم
برو و هرکس پرسید بگو

لجوج بود
همیشه سرسختانه عاشق بود

بگو فریاد می کرد
همه جا فریاد می کرد
که فقط مرا می خواهد

بگو دروغ می گفت
می گفت هرگز ناراحتم نکردی

بگو درگیر بود
همیشه درگیر افسون نگاهم بود

بگو بی احساس بود
به همه فریادها , توهینها و اخمهایم
فقط لبخند میزد

بگو او نخواست
نخواست کسی جز من در دلش خانه کند.....!
دیدگاه ها (۱)

دخترک رفت...ولی زیر لب این را میگفت او یقینا پی معشوق خودش م...

از اسب که بیوفتی....... اسیر ، سرزنش خاک خواهی شد.! ا...

کافیست ترا بنام بخانم.....تابدانی....لکنت عاشقانه ترین لهجه ...

مجنــــــــــون شـــــدن ســـــزایِ زنــــــــــی...

عشـق تحقیر شده 𝐏𝐚𝐫𝐭 𝟗︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼︵᷼⏜۪۪۪︵۫۫۫ʾ۪۫ׄ︵᷼⏜۪۪۪︵‌‌...

ساعت از نیمه شب گذشته . مایکی به نامه ای که دختر نوشته بود خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط