اگر روز کس از من بپرسد

اگر روزے کسے از من بپرسد
چندے که در روے زمین بودے چه کردی؟
من مے گشایم پیش رویش دفترم را
در زیر این نیلے سپهر بے کرانه
چندان که یارا داشتم، در هر ترانه
نام بلند عشق را تکرار کردم
من مهربانے را ستودم
من با بدے پیکار کردم
پژمردن یڪ شاخه گل را رنج بردم
مرگ قنارے در قفس را غصه خوردم
وز غصه مردم، شبے صدبار مردم

#فریدون_مشیرے••࿐
دیدگاه ها (۰)

📝ما از دلگیریِ روزهایمان، به "شب" پناه مے بردیم،و از دلتنگیِ...

#فاضل_نظریچو قناری به قفس؟يا چو پرستو به سفر؟هيچيك!من چو كبو...

#احمد_شاملومگذار دیگران نام تو را بدانند!!همین زلالِ بی‌کران...

📚✍هر واژه یک آجر است. می‌توان با آن بنایی از جنس عقل ساخت. م...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط