درد یعنی بزنی دست به انکار خودت

درد یعنی بزنی دست به انکار خودَت...
عاشقش باشی و افسوس گرفتارِ خودت
درد یعنی:
که نماندن به صلاحش باشد، بگذاری برود!
آه... به اصرارِ خودَت
دیدگاه ها (۱)

و عشق قافیه اش گرچه مشکل است اماخدا اگر که بخواهد ردیف خواهد...

سلامتی همه ی پدر و مادر ها که هم وقتی کوچیک بودیم اذیتشون کر...

در گلویم بغضِ سردی مانده استخاطراتِ هرچہ ڪردی مانده است…درد...

زمستان که آمداوضاع بهتر شدکسی به دو عاشق که از سرمایکدیگر را...

یک وقت‌هایی، باید خودت را به‌ بیخیالی بزنیبیخیال تمام آدم‌ها...

🌿 صبح بخیر از سرزمین نورصبح، یعنی فرصتی دوباره برای روشن شدن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط