من خراب نگه نرگس شهلای توام

من خراب نگه نرگس شهلای توام

بی خود از بادهٔ جام و می مینای توام

تو به تحریک فلک فتنهٔ دوران منی

من به تصدیق نظر محو تماشای توام

می‌توان یافتن از بی سر و سامانی من

که سراسیمهٔ گیسوی سمن‌سای توام

اهل معنی همه از حالت من حیرانند

بس که حیرت‌زدهٔ صورت زیبای توام

تلخ و شیرین جهان در نظرم یکسان است

بس که شوریده‌دل از لعل شکرخای توام

مرد میدان بلای دو جهان دانی کیست

من که افتادهٔ بالای دلارای توام

سر مویی به خود از شوق نپرداخته‌ام

تا گرفتار سر زلف چلیپای توام

بس که سودای تو از هر سر مویم سر زد

مو به مو با خبر از عالم سودای توام

زیر شمشیر تو امروز فروغی می‌گفت

فارغ از کشمکش شورش فردای توام
#جرعه ای شعر
دیدگاه ها (۱)

کوه و دریا و درختان همه در تسبیح‌اندنه همه مستمعی فهم کنند ا...

اشهدُ انَّ به عُشّاقِ ز من پیش تَرَتاشهدُ انَّ به چشمانِ کم ...

خداوند عبادش را با ، "تار" و "تور" و "تیر" ،صید می کند.تیر ،...

با تو آن روز که شطرنج محبت چیدمماتی خود ز تو در بازی اول دید...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط