فکرنو

#فکر_نو
شیرین‌ترین جریمه برای شهید همدانی
در دوران مبارزات انقلاب؛ یک بار به همراه همسرم با اتوبوس در همدان از چهارراهی گذشتیم. یک مرتبه یک ماشین پلیس آژیرکشان به ما نزدیک شد و دستور داد اتوبوس متوقف شود. همسرم به من گفت تمام شد، لو رفتیم.
گفتم: مگر چی شده؛ و او گفت که ماشین پر است از اسلحه.
منتظر برخورد فیزیکی و بگیر و ببند بودیم که مامور پلیس را دیدیم در حال نوشتن یک برگه جریمه به ما نزدیک می‌شود و تازه متوجه شدیم از چراغ قرمز سر چهار راه عبور کرده‌ایم و علت توقف اتوبوس هم همین بوده است.
بعد از این ماجرا؛ همسرم گفت: این شیرین‌ترین جریمه پلیس بود در طول عمرم.
راوی: همسر شهید مدافع حرم #سردار_حسین_همدانی
دیدگاه ها (۲)

#فکر_نوسر مزارش بودیم، صحبت از اردو ها و همکاریاش شد ، میگفت...

مادر هست دیگر دلتنگ پسرش شده است.#شهید #مدافع_حرم #سوریه #شه...

#فکر_نومعنی چشم انتظاری را نفهمیدم ولیجان مادرهای مفقودالاثر...

#فکر_نوآنها #انصارالمهدی هستند و زمینه‌ی #برقراری دولت کریمه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط