روز دهم بنام آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
روز دهم بنام آقا ابا عبدالله الحسین علیه السلام
🔹 یکی از اهل کوفه روایت کرده است: "در عمرم ندیدم کسی را که اینهمه دشمن بسیار بر او بتازد و فرزندان و یارانش کشته شده باشد اما اینگونه شجاع و پر جرأت باشد. مردان سپاه بر او میتاختند اما او با شمشیر بر آنان حمله میکرد و لشکر را مانند گله بزی که شیری درنده در آن افتاده باشد پراکنده و تارو مار می ساخت ، سپس به جای خویش باز می گشت و می گفت: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم".
🔸 در منابع تاریخی آورده اند که آن حضرت تعداد زیادی از سپاه یزید را کشت، تا اینکه عمر سعد بر لشکریانش فریاد کشید:
"وای بر شما! آیا میدانید با چه کسی کارزار می کنید؟ این فرزند علی و پسر کُشنده قهرمانان عرب است. دسته جمعی و از تمامی جهات بر او حمله کنید"
و نیز به چهار هزار تیرانداز سپاه دستور داد که از هر سوی بر امام(علیه السلام ) تیر ببارند. عده ای نیز با سنگ به حضرت حمله آوردند.😔 😭
🌟 امام حسین(علیه السلام ) تشنه و مجروح و خسته، اندکی ایستاد تا نفسی تازه کند و دمی از خستگی جنگ بیاساید. در این لحظه یکی از دشمنان سنگی زد که به پیشانی حضرت اصابت کرد و خون بر صورت وی جاری شد.
امام خواست آن خون را با لباسش پاک کند که تیری سه شاخه و زهرآلود بر سینه و قلب حضرت نشست. 😔 😭
امام گفت: "بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله" و سر به سوی آسمان بلند کرد و عرضه داشت: "خدایا! تو می دانی این قوم مردی را می کشند که روی زمین پسر پیغمبری غیر از او نیست".
#محرم
🔹 یکی از اهل کوفه روایت کرده است: "در عمرم ندیدم کسی را که اینهمه دشمن بسیار بر او بتازد و فرزندان و یارانش کشته شده باشد اما اینگونه شجاع و پر جرأت باشد. مردان سپاه بر او میتاختند اما او با شمشیر بر آنان حمله میکرد و لشکر را مانند گله بزی که شیری درنده در آن افتاده باشد پراکنده و تارو مار می ساخت ، سپس به جای خویش باز می گشت و می گفت: لا حول و لا قوه الا بالله العلی العظیم".
🔸 در منابع تاریخی آورده اند که آن حضرت تعداد زیادی از سپاه یزید را کشت، تا اینکه عمر سعد بر لشکریانش فریاد کشید:
"وای بر شما! آیا میدانید با چه کسی کارزار می کنید؟ این فرزند علی و پسر کُشنده قهرمانان عرب است. دسته جمعی و از تمامی جهات بر او حمله کنید"
و نیز به چهار هزار تیرانداز سپاه دستور داد که از هر سوی بر امام(علیه السلام ) تیر ببارند. عده ای نیز با سنگ به حضرت حمله آوردند.😔 😭
🌟 امام حسین(علیه السلام ) تشنه و مجروح و خسته، اندکی ایستاد تا نفسی تازه کند و دمی از خستگی جنگ بیاساید. در این لحظه یکی از دشمنان سنگی زد که به پیشانی حضرت اصابت کرد و خون بر صورت وی جاری شد.
امام خواست آن خون را با لباسش پاک کند که تیری سه شاخه و زهرآلود بر سینه و قلب حضرت نشست. 😔 😭
امام گفت: "بسم الله و بالله و علی ملة رسول الله" و سر به سوی آسمان بلند کرد و عرضه داشت: "خدایا! تو می دانی این قوم مردی را می کشند که روی زمین پسر پیغمبری غیر از او نیست".
#محرم
۲.۸k
۱۹ شهریور ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.