دیدی بعضی وقتا یهویی هوس چایی می کنی

دیدی بعضی وقتا ، یهویی هوس چایی می کنی

یه کلبه تو یه جنگل دور

یه دوتا استکان کمر باریک،  تو یه سینی قلمزنی شده

یه صدای شر شر آب

و یه نگاه مهربون
دیدگاه ها (۵)

شب خوش دوستانبه بزرگ ترین کانال هواداران محسن چاوشی بپیوندید...

خودم و جدم و جد پدرم سوخته است..#سید.مهدی.موسوی

کاش ... غم و غصه  ...هم ...قیمتی داشت ...  مجانیست  ...همه م...

روبروی چشم خود چشمی غزلخوان داشتمحال اگر چه هیچ نذری عهده دا...

ویو آتاز مدرسه در اومدم خیلی خسته بودم بزور داشتم پرواز میکر...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط