هرشب غرق در خیالت

هرشب غرق در خیالت
کوچه پس کوچه های
شهری ماتم زده را
قدم می زنم!
و در رویاهای طلایی ام
به آغوش می کشم
گرمای مطبوع
دوست داشتنت را...
دیدگاه ها (۲)

وقتی کهجاده های انتظاربه پایان برسند و شانه هایت مأمنی باشدب...

آغوش توسرزمین سبزسربلندی ستکه هیچسرباز سرفرازیبه فتح مرزهایش...

‌من و توکاشفِ تمام خیابان ها وکوچه های خلوت و دنجِاین شهریم....

شاید توسکوت میان کلامم باشیدیده نمی شویاما من تو را احساس می...

یادت ،هر روز ،هر شب ،دلِ بیقرار و شیدای مرا ،در کوچه باغ های...

امشب چشمانم را به باران می سپارم انگشتانم را به شعـر و در ان...

.قامت ساقه ی نحیف رویاهایمزخمیِ خزانِ تهی از عشقی ست که رفت ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط