یع فالور عزیز درخواست سوکو هنتای کرده بود منم براش ۳پارت
یع فالور عزیز درخواست سوکو هنتای کرده بود منم براش ۳پارت میزارم و اینکه این هنتای نیس یایوئی هستش هردو پسر تشریف دارن خب شروعععع
عکس پارتو گذارش نکنینا
آفرین
دازای×
چویا÷
÷ داشتم از مافیا برمیگشتم که برم خونه دازای چون میگف کارم داره منم نمیدونستم چیکار داره احتمالا برای مافیاس پس رفتم
÷ سلام دراز
×سلام کوتوله کوچولو
÷ تو تو چ.راااااا لخ.....تی هاااااااا
× هوممم توجهت خیلی زیاده کوتوله بیا ببینم
÷ کمکککککککککککک
× چویا رو بغل کردم و گذاشتمش روی مبل و نشستم روی مبل و اونم روی پاهام بود بعد دکمه های لباسشو باز کردم و لباسشو یکم کشیدم پایین و گردنشو بوسیدم و کبود کردم
÷ دا.دازای میگم تو سالمی
× هوم چطور مگه
÷ هیچی آخخخخخ گردنم آرومممم منم لباساشو یکم کشیدم پایین و گردنشو لیس زدم تا دیدم دست برداش
× آحححح ادامه بده چوچو
÷ باوشه و بازم کبودش کردم بعدش گفتم بسه دازای خسته شدم
× باشه و لبمو گذاشتم روی لبش و بوسیدمش اونم از ته دلمممم
÷ یه دو دقیقه ای لبش روی لبم بود بعد من شروع کردم زبونم بین دهنش دور زند تا به زبونش رسیدم و با اون بازی کردم
× هوممم به به چه لبای خوشمزه ای داری چویا جونم
عکس پارتو گذارش نکنینا
آفرین
دازای×
چویا÷
÷ داشتم از مافیا برمیگشتم که برم خونه دازای چون میگف کارم داره منم نمیدونستم چیکار داره احتمالا برای مافیاس پس رفتم
÷ سلام دراز
×سلام کوتوله کوچولو
÷ تو تو چ.راااااا لخ.....تی هاااااااا
× هوممم توجهت خیلی زیاده کوتوله بیا ببینم
÷ کمکککککککککککک
× چویا رو بغل کردم و گذاشتمش روی مبل و نشستم روی مبل و اونم روی پاهام بود بعد دکمه های لباسشو باز کردم و لباسشو یکم کشیدم پایین و گردنشو بوسیدم و کبود کردم
÷ دا.دازای میگم تو سالمی
× هوم چطور مگه
÷ هیچی آخخخخخ گردنم آرومممم منم لباساشو یکم کشیدم پایین و گردنشو لیس زدم تا دیدم دست برداش
× آحححح ادامه بده چوچو
÷ باوشه و بازم کبودش کردم بعدش گفتم بسه دازای خسته شدم
× باشه و لبمو گذاشتم روی لبش و بوسیدمش اونم از ته دلمممم
÷ یه دو دقیقه ای لبش روی لبم بود بعد من شروع کردم زبونم بین دهنش دور زند تا به زبونش رسیدم و با اون بازی کردم
× هوممم به به چه لبای خوشمزه ای داری چویا جونم
۴.۷k
۲۹ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.