عشق اهنگین پارت ۴

از زبان شدو🖤
فکر نمی کردم سونیک از مهمونی بدش بیاد .
یه دفعه چراغ ها خواموش شد و همه شروع به رقصیدن کردن.
بلند شدم و دستم رو دراز کردم.
شدو:ایا اجازه رقص رو به من میدید؟
سونیک:ام.....خیلی خب.
از زبان سونیک💙
دستش رو گرفتم و شدو زود من رو کشید و شروع به رقص کردیم.
شدو: نظرت چیه؟
سونیک:....حالیه خیلی خوبه.
همه داشتن بهمون نگاه میکردن چون شدو رو میشناختن.
سونیک:همه دارن بهمون نگاه می کنن.
شدو:خب...چون اونا در تحجبن که یه سلبریتی با مدیر برنامش داره می رقصه.
سونیک:واو
از زبان شدو🖤
کمر سونیک رو گرفتم و بلندش کردم.
سونیک:شدو داری چیکار می کنی؟!
شدو:نگران نباش هوا تو دارم.
و بعد اوردمش پایین وقتی نگاه کردم دیدم همه دارن واسمون دست میزنن.
سونیک:فکر کنم از تو خوششون اومده.
شدو:نه ، از هردمون خوششون اومده.
بعد رفتیم بیرون و سوار ماشین شدیم.
روژ:حاجی شما واقعاً خیلی خوب میرقصین.
سونیک:خیلی ممنون.
شدو:مرسی.
اسکوروج:بچه نمی خوام خوشحالیتون رو خراب کنم اما الان که کنسرتمون سوخته حالا باید کجا اجرا کنیم ما که پس فردا اجرا داریم.
سونیک:راست میگه.
شدو:حالا باید چیکار کنیم.
سونیک:...بیاین خونه من.
شدو:واسه چی؟
سونیک:فعلاً بیاین خونه من تا اونجا یه فکری کنیم .
شدو: باشه.
(رفتن به خونه سونیک)
از زبان سونیک💙
رفتیم روی کاناپه نشستیم.
سونیک:من یه جای خوبی رو سراغ دارم که میتونید اونجا میتونید اجرا تون رو انجام بدین.
روژ:کجا؟
سونیک:خونه مامان و بابام
شدو:چی؟
سونیک:نگران نباشید اونا فعلاً تو مسافرتن تا یه هفته دیگه هم برنمیگردن.
روژ:چاره دیگه ای نداریم.
شدو:بزار به سیلور بگم.
(زنگ زدن به سیلور)
سیلور:الو؟
شدو:سلام سیلور.
سیلور:سلام شدو.
شدو:راستش ما یه جای خوبی رو برای اجرا پیدا کردیم.
سیلور:چه خوب کجاست؟
شدو:خونه خانواده سونیک.
سیلور:واقعاً ؟
شدو:اره.
سیلور:پس حالیه به سونیک بگو ازش ممنونم.
شدو:باشه.
سیلور:پس فردا میبینمتون.
شدو:باشه خدا حافظ.
سیلور:خدا حافظ.
سونیک:خب؟
شدو:سیلور خیلی خوشحال شد ازت تشکر هم کرد.
سونیک:خیلی خب پس ، پس فردا میریم اونجا.
شدو:خیلی ممنون.
سونیک:خواهش میکنم.
ادامه دارد.....
قراره پارت بعدی خیلی عاشقانه باشه 👌🗿