فیک جونگ کوک
فیک جونگ کوک
*عشق پنهان *
پارت دوم
جونگ کوک ویو
~چقدر دختره اسمش چی بود.. اهان لیا و اون دوستش. خیلی خوشکل بود. ازش خوشم اومده اما خجالت میکشم بهش بگم. باید چیکار کنم؟؟
نظر تو چیه تهیونگ؟؟
=از نظر من عشقتو بگو نباید به خاطر خجالت کاری رو که بایدعقب بندازی
~باشه حالا سری بعد که اومد بهش میگم
<<یه هفته بعد>>
اجی چرا داری اماده میشی؟؟
-چون دارم میرم فن ساین بی تی اس اجی بازم؟؟ اخه چراا؟؟ راستشو بگو باشه؟؟
-راستش یه حسایی به جون کوک از بی تی اس دارم ولی خجالت میکشم به نظر من بگو چون اخرش پشیمون میشی که چرا بهش نگفتی
-باشه حالا بزار برم
لیا ویو
رفتم فن ساین و خیلی منتظر موندم، جون کوک رو دیدم که منو دیده بود سرخ شده بود و چشماش روی من بود.
یهویی از هموکناره ها جیمین اومد و دستشو جلوی چشام تکون داد چون به کوک خیره شده بودمـ
/سلام لیا(با لحن اروم) یه لحظه میای؟؟
-اره چرا که نه. راستش یه کم ازت خجالت می کشم ازت
/حالا بیا (با خنده)
-اومدم
تو اتاق پرو:
/لیا راستشو بگم
-بله. بفرما
/انقدر رسمی نباش
-تلاشمو میکنم
ادامه دارد...
*عشق پنهان *
پارت دوم
جونگ کوک ویو
~چقدر دختره اسمش چی بود.. اهان لیا و اون دوستش. خیلی خوشکل بود. ازش خوشم اومده اما خجالت میکشم بهش بگم. باید چیکار کنم؟؟
نظر تو چیه تهیونگ؟؟
=از نظر من عشقتو بگو نباید به خاطر خجالت کاری رو که بایدعقب بندازی
~باشه حالا سری بعد که اومد بهش میگم
<<یه هفته بعد>>
اجی چرا داری اماده میشی؟؟
-چون دارم میرم فن ساین بی تی اس اجی بازم؟؟ اخه چراا؟؟ راستشو بگو باشه؟؟
-راستش یه حسایی به جون کوک از بی تی اس دارم ولی خجالت میکشم به نظر من بگو چون اخرش پشیمون میشی که چرا بهش نگفتی
-باشه حالا بزار برم
لیا ویو
رفتم فن ساین و خیلی منتظر موندم، جون کوک رو دیدم که منو دیده بود سرخ شده بود و چشماش روی من بود.
یهویی از هموکناره ها جیمین اومد و دستشو جلوی چشام تکون داد چون به کوک خیره شده بودمـ
/سلام لیا(با لحن اروم) یه لحظه میای؟؟
-اره چرا که نه. راستش یه کم ازت خجالت می کشم ازت
/حالا بیا (با خنده)
-اومدم
تو اتاق پرو:
/لیا راستشو بگم
-بله. بفرما
/انقدر رسمی نباش
-تلاشمو میکنم
ادامه دارد...
۴.۲k
۱۸ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.