پارت یک فیک *عشق پنهان *
پارت یک فیک *عشق پنهان *
سلام من لیاهستم و22 سالمه. من ارمی نبودم و ازبی تی اس نه بدم می اومد و نه خوشم می اومد تا وقتی که یه روز همراه بهترین دوستم که اسمش لینا بود *کمبود اسم *و ارمی بود به فن ساین رفتم و با لینا با تمام اعضا اشنا شدم، به نظر ادمای خوبی می اومدن و من هم کم کم داشت ازشون خوشم می اومد و داشتم ارمی می شدم. بایسمم که جون کوک بود (بی شرف این بایس منه) خیلی از نظرم هـ*ـات بود ولی خیلی به من نگاه و توجه میکرد منم که خجالتی بودم و زود خجالت میکشیدم
لیا ویو
بعد اون فن ساین اومدم خونه دیدم خیلی عرق کردم و خستم چون توی صف فن ساین خیلی معطل شدیم ، برای همین یه حموم 20مینی رفتم و اومدم و نشستم فیلم دیدم با پاپکو (گربه خونگی) بعدشم دوکبوکی درست کردم و برای ناهار خوردم. کم کم هوا داشت تاریک میشد و منم کمکم داشت خوابم می اومد برای همین از اتاقم اومدم بیرون و به اجوما گفتم:
-اجوما غذا کی حاضر میشه؟
کمکم داره اماده میشه. یه ربع دیگه امادس
-باشه. ممنون
خواهش می کنم دخترم
رفتم یکم تو اینستا گشتم که ناگهان یه پست از جونگ کوک دیدم که عکس من و خودش و لینا بود. یخ زدم. چرا یه همچین ادمی باید یه همچین عکسی از ما که یه فن ساده ایم بزاره؟ نکنه که...(منحرففففف بد بختتتتت) نه بابا چرا یه همچین فکری کردم اخه. بابا اصلا شاید از عکسه خوشش اومده
ادامه دارد...
سلام من لیاهستم و22 سالمه. من ارمی نبودم و ازبی تی اس نه بدم می اومد و نه خوشم می اومد تا وقتی که یه روز همراه بهترین دوستم که اسمش لینا بود *کمبود اسم *و ارمی بود به فن ساین رفتم و با لینا با تمام اعضا اشنا شدم، به نظر ادمای خوبی می اومدن و من هم کم کم داشت ازشون خوشم می اومد و داشتم ارمی می شدم. بایسمم که جون کوک بود (بی شرف این بایس منه) خیلی از نظرم هـ*ـات بود ولی خیلی به من نگاه و توجه میکرد منم که خجالتی بودم و زود خجالت میکشیدم
لیا ویو
بعد اون فن ساین اومدم خونه دیدم خیلی عرق کردم و خستم چون توی صف فن ساین خیلی معطل شدیم ، برای همین یه حموم 20مینی رفتم و اومدم و نشستم فیلم دیدم با پاپکو (گربه خونگی) بعدشم دوکبوکی درست کردم و برای ناهار خوردم. کم کم هوا داشت تاریک میشد و منم کمکم داشت خوابم می اومد برای همین از اتاقم اومدم بیرون و به اجوما گفتم:
-اجوما غذا کی حاضر میشه؟
کمکم داره اماده میشه. یه ربع دیگه امادس
-باشه. ممنون
خواهش می کنم دخترم
رفتم یکم تو اینستا گشتم که ناگهان یه پست از جونگ کوک دیدم که عکس من و خودش و لینا بود. یخ زدم. چرا یه همچین ادمی باید یه همچین عکسی از ما که یه فن ساده ایم بزاره؟ نکنه که...(منحرففففف بد بختتتتت) نه بابا چرا یه همچین فکری کردم اخه. بابا اصلا شاید از عکسه خوشش اومده
ادامه دارد...
۴.۴k
۱۷ خرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.