داستان از آنجا شروع شد که

داستان از آنجا شروع شد که…
تو اسم تمام هرزگی هایت را آزادی گذاشتی . . .
و من از آنجا بی غیرت شدم که…
فکر میکردم به تمدن رسیده ام !

خواهر گلم❗️☺️
فدای اون روی ماهت
واقعا دلت برا اون لحظه های با خدا بودن
تنگ نشده…؟
واسه اون حجاب ناز دوران کودکی؟

آهای گل پسر…❗️☺️
دلت واسه اون غیرت دوست داشتنیت تنگ نشده
که…
وقتی می خواستی
با یک خانم حرف بزنی…
این پا و اون پا میشدی…
لپ های نازت گل مینداخت..☺️
زبون گلت لکنت می گرفت…
ولی الان اسمشو گذاشتی لارج بودن…!
درسته…؟

خواهرم ,داداش عزیزم‼️
به احترام شهدا حجابت، نگاهت‼️


♥کپی مطالب با ذکر صلوات آزاد است♥
دیدگاه ها (۱)

❗️دو توصیه❗️حضرت آیت الله مجتهدی تهرانی :1 کسانی که صاف هستن...

سلام بر آل یاسین حکایت ما مثل کودکی استکه بخواهد برای پدرش ...

آیت الله مجتهدی تهرانی(ره): افراد که به مسافرت می روند ، چمد...

در محضر آیت الله #بهاءالدینی ️ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ، ﻧ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط