سناریو.
سناریو.
وقتی تصادف کردیو بیهوشی.
نامجون:هر روز برات کتاب میخونه و باهات کلی حرف میزنه.
جین:وقتی فهمید برا چند ثانیه سرجاش میخ کوب شد .بعد باسرعت بالا اومد بیمارستان به پرستا گفت:اگه یه مو از سرش کم شه زندتون نمیزارم با گریه🥲
یونگی:با سرعت اومد بیمارستان همون اول اومد پیشت بغلت کرد کلی گریه کرد بعد رفت بیرون به دکترا گفت فقط حالش بد بشه هموتونو زنده زنده اتیش میزنم
جیهوپ:کارش شده بود گریه کردن ولی وقتی دید دکترا گفتن حالش خوب میشه فقط میمد باهات حرف میزد بغلت میکردو بوست میکرد
جیمین:فقط گریه میکرد و مثل یونگی
تهیونگ:برات اهنگ میخوند و بغلت میکرد
جونگ کوک:از وقتی فهمید همش پیشت بود بغلت میکرد باهات حرف میزد برات اهنگی که دوس داشتیو میخوند🥲
وقتی تصادف کردیو بیهوشی.
نامجون:هر روز برات کتاب میخونه و باهات کلی حرف میزنه.
جین:وقتی فهمید برا چند ثانیه سرجاش میخ کوب شد .بعد باسرعت بالا اومد بیمارستان به پرستا گفت:اگه یه مو از سرش کم شه زندتون نمیزارم با گریه🥲
یونگی:با سرعت اومد بیمارستان همون اول اومد پیشت بغلت کرد کلی گریه کرد بعد رفت بیرون به دکترا گفت فقط حالش بد بشه هموتونو زنده زنده اتیش میزنم
جیهوپ:کارش شده بود گریه کردن ولی وقتی دید دکترا گفتن حالش خوب میشه فقط میمد باهات حرف میزد بغلت میکردو بوست میکرد
جیمین:فقط گریه میکرد و مثل یونگی
تهیونگ:برات اهنگ میخوند و بغلت میکرد
جونگ کوک:از وقتی فهمید همش پیشت بود بغلت میکرد باهات حرف میزد برات اهنگی که دوس داشتیو میخوند🥲
۴.۴k
۳۰ مرداد ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.