چه می شد دستانم به دستانت گره می شد

چه می شد دستانم به دستانت گره می شد
چه می شد آغوشم در آغوش خوش تو جا می شد
چه می شد اشک هایم با لبخندت یکی می شد
چه می شد بوسه هایم بر گونه های سرخت جاری می شد
چه می شد گل هایی را که هدیه دادم
در قلب تو سبد سبد عشق می شد .
دیدگاه ها (۱)

تاکور نگشته دیدگانم تو بیا / تا مور نخورده استخوانم تو بیا /...

به هر دری که زدم سری شکسته شد / به هرجا که سر زدم دری بسته ش...

از خوابِ چشم‌های تو تا صبح می‌پَرَماین روزها هوای تو افتاده ...

الهی چشم گریونت ببینم دلبر من گرفتار و پشیمونت ببینم دلبر م...

همچون شعر سپید زیباست ‌و رویای شیرین ِخواب های مرا ...به صبح...

دلنوشته های من

عاشقانه های شبنم درکنارزندگیم

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط