پارت ۱۲
پارت ۱۲
#جیمین
جویی: برای همین گفتم لباس مشکی بپوشی باید اندام هاتون رو بررسی کنم تا بتونم یه لباس فیت براتون طراحی کنم البته اگه راحت نیستی میتونیم ادامه ندیم !
پشیمون شدم و اومدم جلو دوباره و گفتم که به کارت ادامه بده ! دستشو گرفت دور کمرم !
جویی: خب ! جیمین شی تو شونه های ظریفی داری دور کمرت هم باریکه!
یکمی رفت عقب و از دور نگاه میکرد به پاهام!!
جویی: خب پاهات کشیده اس ولی رون های خوش فرمی داری !
همین طوری بهت زده و هنگ کرده وایستاده بودم ! دیگه اختیارمو از دست دادم و رفتم خودمو بهش چسپوندم !
#جویی
وای خدا چش شد
من: ج...جیمین شی !! برو عقب !
جیمین: تو واقعا چی هستی ؟! چی داری که... اههه ولش کن !
ازم جدا شد. ضربان قلبم خیلی رفت بالا نمیدونم چرا !؟ این چه حسی بود که داشتم ؟! وای
من: جیمین بار آخرت باشه ها منو سکته دادی !!!!
جیمین: قول نمیدم بار آخرم باشه 😎 کارت تموم شد ؟!
من: بله می تونید برید !!!
رفت ... هووف 😓
نوبت تهیونگ بود ! نشستم روی صندلی و منتظر بودم که بیادش
#تهیونگ
رفتم تو و گفت که بشینم ! نشستم و شروع کرد به سوال پرسیدن!
جویی: خب تهیونگ شی !! میدونم تو لباس های گشاد دوست داری درسته؟
من: اره لباس گشاد دوست دارم !
جویی: من به خصوصیات تو پی بردم میگم ببین کدومش غلطه.. خب تو سکسی هات مغرور حسود ! و اینکه یهویی جو میگیرتت درسته !؟
من: ببخشین ولی از کجا فهمیدی که حسودم؟! نه حسود نیستم !
جویی: واقعا ؟!! آه ببخش اینو اشتباه متوجه شدم
نمی دونست که درست حدس زده ! اون خشک و سرد ولی تیز بین یهو بلند شد و اومد جلوم وایستاد و گفت وایسا !! وایستادم یهو دستاشو گذاشت روی شونه هام و دور گردنم رو گرفت .. هوف! قلبم داشت منفجر میشد ! ولی اون خیلی خونسرد داشت کارش رو میکرد
جویی: خب گردن عضله ای و شونه های پهن داری !
دستاشو گذاشت دور کمرم و اندازه می گرفت! و رفت پشتم و دستشو میکشید روی پشتم !
جویی: کت توی تن تو خیلی خوشگل وایمیسه !! شونه هات خیلی خوش فرمه !! 😍
اومد جلوم و نگاهش توی چشمام افتاد! با اون چشماش داشت نگاهم میکرد نگاهش رو ازم گرفت و رفت عقب و داشت به پایین تنه ام نگاه میکرد !
جویی: خب تو پاهای کشیده داری و کمر پهن داری و خیلی خوبه !
دیوونه شدم و یه قدم رفتم نزدیکش و همزمان رفت عقب !
ادامه پارت بعدی
لایک و کامنت فراموش نشه
#جیمین
جویی: برای همین گفتم لباس مشکی بپوشی باید اندام هاتون رو بررسی کنم تا بتونم یه لباس فیت براتون طراحی کنم البته اگه راحت نیستی میتونیم ادامه ندیم !
پشیمون شدم و اومدم جلو دوباره و گفتم که به کارت ادامه بده ! دستشو گرفت دور کمرم !
جویی: خب ! جیمین شی تو شونه های ظریفی داری دور کمرت هم باریکه!
یکمی رفت عقب و از دور نگاه میکرد به پاهام!!
جویی: خب پاهات کشیده اس ولی رون های خوش فرمی داری !
همین طوری بهت زده و هنگ کرده وایستاده بودم ! دیگه اختیارمو از دست دادم و رفتم خودمو بهش چسپوندم !
#جویی
وای خدا چش شد
من: ج...جیمین شی !! برو عقب !
جیمین: تو واقعا چی هستی ؟! چی داری که... اههه ولش کن !
ازم جدا شد. ضربان قلبم خیلی رفت بالا نمیدونم چرا !؟ این چه حسی بود که داشتم ؟! وای
من: جیمین بار آخرت باشه ها منو سکته دادی !!!!
جیمین: قول نمیدم بار آخرم باشه 😎 کارت تموم شد ؟!
من: بله می تونید برید !!!
رفت ... هووف 😓
نوبت تهیونگ بود ! نشستم روی صندلی و منتظر بودم که بیادش
#تهیونگ
رفتم تو و گفت که بشینم ! نشستم و شروع کرد به سوال پرسیدن!
جویی: خب تهیونگ شی !! میدونم تو لباس های گشاد دوست داری درسته؟
من: اره لباس گشاد دوست دارم !
جویی: من به خصوصیات تو پی بردم میگم ببین کدومش غلطه.. خب تو سکسی هات مغرور حسود ! و اینکه یهویی جو میگیرتت درسته !؟
من: ببخشین ولی از کجا فهمیدی که حسودم؟! نه حسود نیستم !
جویی: واقعا ؟!! آه ببخش اینو اشتباه متوجه شدم
نمی دونست که درست حدس زده ! اون خشک و سرد ولی تیز بین یهو بلند شد و اومد جلوم وایستاد و گفت وایسا !! وایستادم یهو دستاشو گذاشت روی شونه هام و دور گردنم رو گرفت .. هوف! قلبم داشت منفجر میشد ! ولی اون خیلی خونسرد داشت کارش رو میکرد
جویی: خب گردن عضله ای و شونه های پهن داری !
دستاشو گذاشت دور کمرم و اندازه می گرفت! و رفت پشتم و دستشو میکشید روی پشتم !
جویی: کت توی تن تو خیلی خوشگل وایمیسه !! شونه هات خیلی خوش فرمه !! 😍
اومد جلوم و نگاهش توی چشمام افتاد! با اون چشماش داشت نگاهم میکرد نگاهش رو ازم گرفت و رفت عقب و داشت به پایین تنه ام نگاه میکرد !
جویی: خب تو پاهای کشیده داری و کمر پهن داری و خیلی خوبه !
دیوونه شدم و یه قدم رفتم نزدیکش و همزمان رفت عقب !
ادامه پارت بعدی
لایک و کامنت فراموش نشه
۲۵.۲k
۰۷ آذر ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲۰)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.