در کاسه

در کاسهٔ
تو خون دل خویش بریزم

از غیر تو
چون آهوی وحشی بگریزم

هرکس
که دهد پند مرا از غم عشقت

با تیغ
دو دم هر که بُود من بستیزم
دیدگاه ها (۸)

عطر موهایت قرار از شهر می گیرد بگو دل ربودن را کدام عطار یاد...

دیدنش حال مرا یک جور دیگر میکندحال یک دیوانه را دیوانه بهتر ...

طعنه خلق و جفای فلک و جور رقیب همه هیچ ان...

اگه گفتی اسم این غذا چیه؟؟؟

.ای فلڪ چند ز بیداد تو بینم آزارمن خود آزرده دلم، با دل خویش...

مرا تو ای صنما در کنار باید و نیستچرا تو را نگه مهربار باید ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط