اگر بدانی چه قدر سخت است تحملِ نگاه هایِ مسخره و لبخندِ ک
اگر بدانی چه قدر سخت است تحملِ نگاه هایِ مسخره و لبخندِ کجِ شان؛
وقتی می فهمند من عاشقِ تو ای هستم
که حتی یک بار در یک غروبِ عاشقانه یِ پاییزی دستم در دستانت قفل نشده است و شهر را کناره هم قدم نزده ایم!!
که وقتی یک روزِ سرد و برفی ذوقِ یک برف بازی را داشتم، تو در کنارم نبوده ای که تا حواست پرت جایِ دیگر می شود با هیجان گوله ای از برف را درست کنم و پرتاب کنم به سمتت،
توام از آن نگاه هایی کنی که تپشِ قلبِ من را بالا می بُرد و دلم غنج میرفت برایِ شیطنتِ نگاهت...
تو بی شک نمی دانی دلتنگی هایم را بچه گانه می دانند، چون ما حتی یک عکسِ دو نفره نداره ایم که وقتی قلبم به درد آمد از نبودنت خیره شوم به لبخندت...
نگرانی هایم را بی فایده می دانند وقتی نه می شود تماسی گرفت و نه پیامی داد...
تو نمی دانی، تحملِ زخمِ زبان ها سخت است؛
وقتی عاشق هستی، اما به جرمِ نداشتنِ خاطره محکومت می کنند به عاشق نبودن!
می گویند تو نمی فهمی عاشقی چیست٬ وقتی در آغوشش جا نگرفته ای!
دلتنگی ات معنایی ندارد وقتی در حافظه ات هیچ ردپایی از او نیست...
گاهی من را خوشبخت ترین آدمِ دنیا می دانند که خاطره ای برایِ به یاد آوردن ندارم،
اما نمی دانند که من در حسرتِ تمامِ لحظاتی هستم که بی تو گذشته است...
آنها حداقل در نبودِ عشقشان خاطره ای دارند که در تقویم روزگار ثبت شده باشد!
اما من در حسرت میمانم...
در حسرتِ واقعی شدنِ تک تکِ ثانیه ها ای که با تو در خیالم میسازم!
#رویا_فرسیابی
وقتی می فهمند من عاشقِ تو ای هستم
که حتی یک بار در یک غروبِ عاشقانه یِ پاییزی دستم در دستانت قفل نشده است و شهر را کناره هم قدم نزده ایم!!
که وقتی یک روزِ سرد و برفی ذوقِ یک برف بازی را داشتم، تو در کنارم نبوده ای که تا حواست پرت جایِ دیگر می شود با هیجان گوله ای از برف را درست کنم و پرتاب کنم به سمتت،
توام از آن نگاه هایی کنی که تپشِ قلبِ من را بالا می بُرد و دلم غنج میرفت برایِ شیطنتِ نگاهت...
تو بی شک نمی دانی دلتنگی هایم را بچه گانه می دانند، چون ما حتی یک عکسِ دو نفره نداره ایم که وقتی قلبم به درد آمد از نبودنت خیره شوم به لبخندت...
نگرانی هایم را بی فایده می دانند وقتی نه می شود تماسی گرفت و نه پیامی داد...
تو نمی دانی، تحملِ زخمِ زبان ها سخت است؛
وقتی عاشق هستی، اما به جرمِ نداشتنِ خاطره محکومت می کنند به عاشق نبودن!
می گویند تو نمی فهمی عاشقی چیست٬ وقتی در آغوشش جا نگرفته ای!
دلتنگی ات معنایی ندارد وقتی در حافظه ات هیچ ردپایی از او نیست...
گاهی من را خوشبخت ترین آدمِ دنیا می دانند که خاطره ای برایِ به یاد آوردن ندارم،
اما نمی دانند که من در حسرتِ تمامِ لحظاتی هستم که بی تو گذشته است...
آنها حداقل در نبودِ عشقشان خاطره ای دارند که در تقویم روزگار ثبت شده باشد!
اما من در حسرت میمانم...
در حسرتِ واقعی شدنِ تک تکِ ثانیه ها ای که با تو در خیالم میسازم!
#رویا_فرسیابی
۳.۰k
۳۰ مهر ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.