شدی همدست کی تا من بمیرم

شدی همدست کی تا من بمیرم

الان وقته تبانی نیست برگرد

روانی میشم آخر تو نبودت

تا این عاشق روانی نیست برگرد

واسم عادت شده هر روز و هر شب

توی بارون بهونت و بگیرم

با اینکه عاشق بارونم اما

دیگه من زیر بارونم نمیرم

برای من یه لحظه زندگی هم ....

بدونه تو تصور کردنی نیست

بپیچ دستات رو دور گردن من.....

از این گرم تر واسم شال گردنی نیست

هر اتفاقی که بیفته واسم

نمی افته تو اسمت از زبونم

من و با اسم کوچیکم صدا کن

صدام کن که واست در میره جونم

شدی همدست کی تا من بمیرم

الان وقت تبانی نیست برگرد

روانی میشم آخر تو نبودت

تا این عاشق روانی نیست برگرد


برگرد......
دیدگاه ها (۳)

گُفت:ميشناسيش؟؟!!صَدتا خاطِره اُمد جِلو چِشمَميه لَبخَند زَد...

روزی ،مــخــاطــبـــ تـــمــام جــمــلاتــتـــ مـــن بـــودم...

....

ﺑﺎ ﺗـﻮ ﻫـﺴــﺘﻢ ﺳﻬـــﺮﺍﺏ!تﻮ ﮐـﻪ ﮔـﻔﺘﯽ "ﮔـﻞ ﺷـﺒﺪﺭ ﭼـﻪ ﮐـﻢ ﺍﺯ ﻻ...

𝓜𝔂 𝓛𝓲𝓽𝓽𝓵𝓮 𝓡𝓸𝓼𝓮𝓶𝓪𝓻𝔂 𝓕𝓲𝓬پارت سوم

فیک شاهزاده من

نشستی روی صندلی و سرتو انداختی پایین تو جشمات پر اشک بود ( ا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط