عشق یا نفرت (پارت ۲۷)
بلاخره روز اجرا شده بود و اونا خیلی استرس داشتن چون مامان بابا ها هم میومدن برای دیدن اجرا
اونا لباساشون به این شکل بود :
آنیسا = سبز شنل دار(شنل خیلیی کمرنگ و کاملا توری) با گل های کوچیک و پیراهنش هم تا بالای زانوش بود
آنیا = ی پیراهن مشکی تا زانوش با طرح ستاره های ریز ریز که باعث میشد لباسش تو تاریکی برق بزنه
آنیا : من میترسم.. اگه گند بزنیم چی؟!
آنیسا : بیخیال انقدر تمرین کردیم که حتی موقع رقص انگشتامون هم همزمان تکون میدیم..
بکی : مطمئنم میتونید بچه ها ،آنیسا تو که انقدر رویا ایدل شدنو داشتی نشونمون بده
آنیا : نوبتمون شده! بریم..
*اونا ی معرفی کوچیک میکنن : سلام،ما آنیسا و آنیا هستیم اسم گروهمون بلک پینک هست ، امیدواریم از اجرا ما لذت ببرید
توجه : تو این داستان بلک پینک وجود نداره..
آهنگ پس زمینه براشون پخش شد
_اسم اهنگی که میخونن ( pink Venom ) _
*تصور کنید جنی و رزی رو آنیسا میخونه و لیسا و جیسو هم آنیا
اونا شروع کردن به آهنگ خوندن و رقصیدن .. آخرای اجراشون شد اونجا که میگه : I bring the pain like.. .
بعدش همه چراغا خاموش شد و همه جا رفت تو سکوت ، یکدفعه دوتا نور سبز^چشماشون اینجا میدرخشه^تو تاریکی ظاهر شد و لباساشون هم شروع کرد به یکم درخشیدن و بعدش تیکه آخرش رو تو همین تاریکی خوندن و رقصیدن
اجراشون عالی بود،
قیافه همه : 😍🤯👏🥳
دامیان : ترکوندید دخترا
آنیا : هه ، خواهش
آنیسا : ولی من نگرانم بهتر از ما هم باشه..
لوید : آنیا کارت حرف نداشت
آنیا : بابایییی دلم خیلیی برات تنگ شده بودددد
یور : آنیا سان! اجراتون خفن ترین اجرا بود
بکی : من همیشه خودمو بهترین میدونم ولی واقعا ایندفعه از من هم بهتر بودید
آنیسا : خیلی ممنونیم...اما.. رای بقیه هم مهمه.. شاید به ما رای ندن..
آنیسا ی لحظه احساس کرد سرش داره گیج میره
آنیا : انیسا خوبی؟
آنیسا : اره اره..... خوبم
بعد از تمام اجرا ها یک مردی اومد و به همه بجز کسایی که اجرا داشتن یک برگه داد و گفت : اسم گروه /خواننده ای که بهتر خوند بنظرتان را بنویسید
......
بعد از حدود نیم ساعت تمام رای ها شمرده شد
.
.
.
.
ی بنده خدایی : برنده این مسابقه خوانندگی کسی نیست جزززززززز
.
.
.
.
جزززززز ...
--------------------
تا پارت بعدی بای باییییییی ✨
اونا لباساشون به این شکل بود :
آنیسا = سبز شنل دار(شنل خیلیی کمرنگ و کاملا توری) با گل های کوچیک و پیراهنش هم تا بالای زانوش بود
آنیا = ی پیراهن مشکی تا زانوش با طرح ستاره های ریز ریز که باعث میشد لباسش تو تاریکی برق بزنه
آنیا : من میترسم.. اگه گند بزنیم چی؟!
آنیسا : بیخیال انقدر تمرین کردیم که حتی موقع رقص انگشتامون هم همزمان تکون میدیم..
بکی : مطمئنم میتونید بچه ها ،آنیسا تو که انقدر رویا ایدل شدنو داشتی نشونمون بده
آنیا : نوبتمون شده! بریم..
*اونا ی معرفی کوچیک میکنن : سلام،ما آنیسا و آنیا هستیم اسم گروهمون بلک پینک هست ، امیدواریم از اجرا ما لذت ببرید
توجه : تو این داستان بلک پینک وجود نداره..
آهنگ پس زمینه براشون پخش شد
_اسم اهنگی که میخونن ( pink Venom ) _
*تصور کنید جنی و رزی رو آنیسا میخونه و لیسا و جیسو هم آنیا
اونا شروع کردن به آهنگ خوندن و رقصیدن .. آخرای اجراشون شد اونجا که میگه : I bring the pain like.. .
بعدش همه چراغا خاموش شد و همه جا رفت تو سکوت ، یکدفعه دوتا نور سبز^چشماشون اینجا میدرخشه^تو تاریکی ظاهر شد و لباساشون هم شروع کرد به یکم درخشیدن و بعدش تیکه آخرش رو تو همین تاریکی خوندن و رقصیدن
اجراشون عالی بود،
قیافه همه : 😍🤯👏🥳
دامیان : ترکوندید دخترا
آنیا : هه ، خواهش
آنیسا : ولی من نگرانم بهتر از ما هم باشه..
لوید : آنیا کارت حرف نداشت
آنیا : بابایییی دلم خیلیی برات تنگ شده بودددد
یور : آنیا سان! اجراتون خفن ترین اجرا بود
بکی : من همیشه خودمو بهترین میدونم ولی واقعا ایندفعه از من هم بهتر بودید
آنیسا : خیلی ممنونیم...اما.. رای بقیه هم مهمه.. شاید به ما رای ندن..
آنیسا ی لحظه احساس کرد سرش داره گیج میره
آنیا : انیسا خوبی؟
آنیسا : اره اره..... خوبم
بعد از تمام اجرا ها یک مردی اومد و به همه بجز کسایی که اجرا داشتن یک برگه داد و گفت : اسم گروه /خواننده ای که بهتر خوند بنظرتان را بنویسید
......
بعد از حدود نیم ساعت تمام رای ها شمرده شد
.
.
.
.
ی بنده خدایی : برنده این مسابقه خوانندگی کسی نیست جزززززززز
.
.
.
.
جزززززز ...
--------------------
تا پارت بعدی بای باییییییی ✨
۴.۷k
۲۶ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.