پنجره ی خیال را

🍒🌱پنجره ی خیال را،
باز می ڪنم
قلم به جوهرِ عشق می زنم
واژه به واژه به تو می اندیشم
و در صفحه دفتر ،
صحنه ای شاعرانه به پا می کنم
از زلال چشم های سیاهت می نویسم
از روشنای بیڪرانِ دلت،
از آفتابی ڪه بر سرت می تابد و
ماهی را ڪه چراغ آسمانت شده ...
از تو می نویسم
مرزهای عشق را می شڪنم
و در سڪوت شاعرانه ی قلبم ،
با هر تپش تو را ،
فریاد می زنم🍒🌱



#آذین_قانع

🍃🌸
دیدگاه ها (۰)

🌱🍒دعای جانم اینست که جان فدای" تو "باد..🌱🍒#مولانا🍃🌸

🌱🍒دلم هوس چرخیدن در طبیعت را کرد!پس به سمت جنگلی در همین نزد...

🌱🍒‏آب از سرم گذشته و بارانم آرزوست!سد بسته‌اند و لذّتِ طغیان...

🌱🍒لبِ من تشنه‌تر از داغِ دل «هامون»ست«شادی»ام باش که محتاج ب...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط