یه حقیقت رو فهمیدم

یه حقیقت رو فهمیدم
اینکه مامانم لیوای با اینکه شبیه نیستن ولی خب بزار بگم چرا
قد کوتاه
همه مثل سگ ازش میترسن
یه جوری میزنه تا صد سال یادت نمی ره
عاشق چایی
تمیزی
ارع من بچه ی لیوایم میگم چرا اینقدر اروم میزنم دوستم میگه خیلی محکم میزنی
دیدگاه ها (۱۰)

به خدا همینو گذاشتم به جون کراشام

حاجی ممنون (^.^)(^.^)(^.^)(^.^)

ممنون واقعا ممنون 💜

من اصلا این تابلو رو نمیخوام حالا یه چند تا ایده به ذهنم رسی...

هزارمین قول انگشتی را به یاد اور ( پارت ۵)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط