پارت ششم بهترین شب
پارت ششم بهترین شب
یلدا : اونارو بیار دیگه
ملیکا : بیا آوردم
یلدا : خوب تو کیکو درست کن منم تزیین می کنم
ملیکا : باشه
رانپو : خوب کاری از دست من بر میاد؟
یلدا : شما شر مرسان کمک پیشکش
رانپو : چی؟!
یلدا : میگم تو اذیت نکن کمک نمیخواد بکنی بابا جان کمک نمیخوایم تموم حالا فهمیدی؟
رانپو : اره فهمیدم ولی یه کاری بده بکنم حوصلم سر رفته بگو چیکار کنم؟
یلدا : میخوای بری حیاطو آب بپاشی؟
رانپو : اره عالیه الا میرم
یلدا: ؟!
ملیکا : بهش جدی گفتی؟
یلدا : نبابا شوخی کردم جدی گرفت
ملیکا : خوبه یه کارو از رو دوشمون برداشت
یلدا : اره ولی نمیخواستم کاری کنه
ملیکا : میگم اگه دوباره پرسید کاری برای من ندارید یا چیکار کنم بهش بگیم بره موکت هارو بشوره؟
یلدا : نبابا گناه داره
ملیکا : خوب وقتی میخواد کار کنه چرا نزاریم کار کنه
یلدا : والا من نمیتونم بهش بگم میخوای بگی خودت بگو
ملیکا : باشه اگه گفت خودم میگم
رانپو : میشه این موکت هارو بشورم؟
یلدا : چی؟!
ملیکا: ؟!
رانپو : بشورم؟
ملیکا : اره
یلدا این صدای مارو شنید؟
یلدا : نمیدونم خودمم هنگم
ملیکا : شاید بهش الهام شد
یلدا : خوب ول کن رانپورو کیک درست کن
ملیکا : آخ یادم رفت باشه الان درست میکنم
یلدا : من برم ببینم داره چیکار میکنه
ملیکا : باشه برو ولی زود بیا باید کیکارو تزیین کنی
یلدا : نگران نباش زود میام فقط میرم یه نگاه بندازم همین
ملیکا : باشه
یلدا : رانپو چیکار میکنی؟
رانپو : همونجوری که گفتی دارم حیاطو میشورم که بعدش موکت هارو بشورم چطور مگه اشتباه دارم میکنم یعنی اول باید موکت هارو بشورم بعد حیاطو یا کلا باید اول حیاطو جارو کنم بعد بشورم بعد موکت ها رو بشورم یا
یلدا : بسه همون اولی درسته
رانپو : عه خوب پس شروع میکنم
یلدا : باشه من رفتم
عجب آدمیه
ملیکا : کی؟
یلدا : رانپو ۲ ساعت داشت توضیح می داد که اول باید چیکار کنه
ملیکا : وایی کاش اونجا بودم
یلدا : کاش
تمومش کردی بده من تا تزیینش کنم
ملیکا : بیا بگیر درستش کن تا بریم راحت بشیم
یلدا : بده من
برو چایی صاف کنو بیار
ملیکا : چایی صاف کن برای چی؟
یلدا : برای اینکه میخوام تو رو باهاش صاف کنم بعدش دمت کنم باز صافت کنم برای پودر قند میخوام دیگه
ملیکا : وای حواسم نبود الان میارمش وایسا الان میارمش
یلدا : وایسادم در نرفتم که
ملیکا : بیا بگیر
خوب تموم شد راحت شدیم
یلدا : اره تموم شد در یخچالو باز کن تا بزارمش اون تو
ملیکا : باشه
رانپو : ول کن
دازای : بده من
کونیکیدا : بس کنین
یلدا : اینجا چخبره؟
یوسانو : دارن دعوا میکنن که کی موکت هارو بشوره
یلدا : خوب چرا ساکت شدید حرف بزنید آخه موکت شستن هم دعوا داره اصلا خودم میشورم برید تو
دازای : میشه تو نریم
یلدا : باشه بمونید بیرون
امیدوارم خوشتون اومده باشه
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
یلدا : اونارو بیار دیگه
ملیکا : بیا آوردم
یلدا : خوب تو کیکو درست کن منم تزیین می کنم
ملیکا : باشه
رانپو : خوب کاری از دست من بر میاد؟
یلدا : شما شر مرسان کمک پیشکش
رانپو : چی؟!
یلدا : میگم تو اذیت نکن کمک نمیخواد بکنی بابا جان کمک نمیخوایم تموم حالا فهمیدی؟
رانپو : اره فهمیدم ولی یه کاری بده بکنم حوصلم سر رفته بگو چیکار کنم؟
یلدا : میخوای بری حیاطو آب بپاشی؟
رانپو : اره عالیه الا میرم
یلدا: ؟!
ملیکا : بهش جدی گفتی؟
یلدا : نبابا شوخی کردم جدی گرفت
ملیکا : خوبه یه کارو از رو دوشمون برداشت
یلدا : اره ولی نمیخواستم کاری کنه
ملیکا : میگم اگه دوباره پرسید کاری برای من ندارید یا چیکار کنم بهش بگیم بره موکت هارو بشوره؟
یلدا : نبابا گناه داره
ملیکا : خوب وقتی میخواد کار کنه چرا نزاریم کار کنه
یلدا : والا من نمیتونم بهش بگم میخوای بگی خودت بگو
ملیکا : باشه اگه گفت خودم میگم
رانپو : میشه این موکت هارو بشورم؟
یلدا : چی؟!
ملیکا: ؟!
رانپو : بشورم؟
ملیکا : اره
یلدا این صدای مارو شنید؟
یلدا : نمیدونم خودمم هنگم
ملیکا : شاید بهش الهام شد
یلدا : خوب ول کن رانپورو کیک درست کن
ملیکا : آخ یادم رفت باشه الان درست میکنم
یلدا : من برم ببینم داره چیکار میکنه
ملیکا : باشه برو ولی زود بیا باید کیکارو تزیین کنی
یلدا : نگران نباش زود میام فقط میرم یه نگاه بندازم همین
ملیکا : باشه
یلدا : رانپو چیکار میکنی؟
رانپو : همونجوری که گفتی دارم حیاطو میشورم که بعدش موکت هارو بشورم چطور مگه اشتباه دارم میکنم یعنی اول باید موکت هارو بشورم بعد حیاطو یا کلا باید اول حیاطو جارو کنم بعد بشورم بعد موکت ها رو بشورم یا
یلدا : بسه همون اولی درسته
رانپو : عه خوب پس شروع میکنم
یلدا : باشه من رفتم
عجب آدمیه
ملیکا : کی؟
یلدا : رانپو ۲ ساعت داشت توضیح می داد که اول باید چیکار کنه
ملیکا : وایی کاش اونجا بودم
یلدا : کاش
تمومش کردی بده من تا تزیینش کنم
ملیکا : بیا بگیر درستش کن تا بریم راحت بشیم
یلدا : بده من
برو چایی صاف کنو بیار
ملیکا : چایی صاف کن برای چی؟
یلدا : برای اینکه میخوام تو رو باهاش صاف کنم بعدش دمت کنم باز صافت کنم برای پودر قند میخوام دیگه
ملیکا : وای حواسم نبود الان میارمش وایسا الان میارمش
یلدا : وایسادم در نرفتم که
ملیکا : بیا بگیر
خوب تموم شد راحت شدیم
یلدا : اره تموم شد در یخچالو باز کن تا بزارمش اون تو
ملیکا : باشه
رانپو : ول کن
دازای : بده من
کونیکیدا : بس کنین
یلدا : اینجا چخبره؟
یوسانو : دارن دعوا میکنن که کی موکت هارو بشوره
یلدا : خوب چرا ساکت شدید حرف بزنید آخه موکت شستن هم دعوا داره اصلا خودم میشورم برید تو
دازای : میشه تو نریم
یلدا : باشه بمونید بیرون
امیدوارم خوشتون اومده باشه
#پست_جدید #لایک_فالو_کامنت_یادتون_نره #پستای_قبلم_ببین_خوشت_اومد_فالو_کن
۱۳.۹k
۳۰ اسفند ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.