دیرینه زخم یار به یاد آر

🌱🍒دیرینه زخم یار، به یاد آر
اینک اجاق شعر من است
در سرد این سیاه که می سوزد
و می دوزد یلدای درد، بر لب دامان بـامــــداد
شاید لهیب کوره ی خورشید را برافروزد
دیرینه زخم ...
در بادهای مهاجر چه خوانده ای
که پژواکش ترجیع بند آزادی ست
منشور اشکهایت ترصیع واژگان برنیم تاج سحرگاهان
شعر شبانه ات میعاد عاشقان
...
شاعر گر اعتبار نبخشد بر جمله کائنات
شاعر اگر ننگارد
دیباچه ای ز عشق
بر کتیبه ی ایام
شاعر اگر ندرخشد در این ظلام
باید در انجماد سنگ شود سنگ.🌱🍒

#نصرت_رحمانی
دیدگاه ها (۰)

دلنوشته های من

🌱🍒دختراهمیشه پرنسس بابا هستن🧚‍♀️🍒🌱

🍒🌱هی فکر می کنم که چگونه؟ چرا؟ چطور؟ من سال هاست گریه نکردم،...

🍒🌱دلم تا عشقباز آمد در او جز غم نمی‌بینمدلی بی غم کجا جویم ک...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط