️پیرم کردی مادر!
️پیرم کردی مادر!
توی دار السلام بهشت زهرا سر مزار یکی از شهدای مدافع حرم فاطمیون نشسته بود.
جوان بود و معلوم بود که تازه عروس است
میگفت: تازه عقد کرده بودیم که رفت سوریه و چند وقت بعدش هم خبر شهادتش رو آوردند.چند ماه بیشتر با هم نبودیم. خیلی دوستش داشتم... میگفت: خانهمان ورامین است ولی هفتهای سه بار میآیم بهشت زهرا سر مزارش!
پرسیدیم: هفتهای سه بار! سخت نیست؟!
گفت: نه، همه کسم بود، الان دیگر کاری ندارم، کسی ندارم، همه آرامشم اینجاست...
تنهایش گذاشتیم و رفتیم
مثل همه...
▫ ️▫ ️▫ ️
چند وقت پیش هم توی قطعه 31 بهشت معصومه، قطعه بهشتیه شهدای فاطمیون و زینبیون، کاغذی بالای سر یکی از قبرهای مطهر، نظرم را جلب کرد.
دختر شهید برای بابایش نقاشی کشیده بود:
مادرش و برادر کوچکش و خودش که دستش در دست بابایش بود.
زیرش نوشته بود:
بابا جون ببخشید که هفته قبل نتونستم بیام، آخه داداش خیلی اذیت میکرد.به جاش این هفته یه نقاشی برات کشیدم.
دوستت دارم...
نتوانستم رد شوم، این نقاشی ساده، یقه دلم را گرفت و نشاند سر مزار این پدر قهرمان.
اشکم هم که بدون اراده من کار خودش را میکرد...
▫ ️▫ ️▫ ️
هفته پیش هم که زوّار اربعینی کربلا آمده بودند قم، پیرزنی پاکستانی را دیدم که سر مزار یک جوان مدافع حرم زینبی نشسته بود و با زبان خودش داشت باهاش حرف میزد.
یکی که حرفهایش را متوجه میشد، میگفت: پسرشه. خونشون تو پاکستانه و از دو سال پیش نتونسته بیاد سر قبر پسرش!
میگفت: باباش تازگیها فوت کرده و خود پیرزنه هم میگه: مادر با این وضعم شاید دیگه نتونم بیام پیشت! پیرم کردی مادر...
▫ ️▫ ️▫ ️
من حرفی ندارم، فقط خواستم بگویم این روزها وسط شادیهایمان، یادمان نرود که این پیروزی و شادی را مدیون چه کسانی هستیم.
همین !
جانم به فدای شهدای مظلوم و قهرمان مدافع حرم.... 🌷 @sobhnebesht 🌷 منبع کانال
#شهید_دهقان
#شهدای_مدافع_حرم
#داعش
#موساد
#اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#یازهرا_س
توی دار السلام بهشت زهرا سر مزار یکی از شهدای مدافع حرم فاطمیون نشسته بود.
جوان بود و معلوم بود که تازه عروس است
میگفت: تازه عقد کرده بودیم که رفت سوریه و چند وقت بعدش هم خبر شهادتش رو آوردند.چند ماه بیشتر با هم نبودیم. خیلی دوستش داشتم... میگفت: خانهمان ورامین است ولی هفتهای سه بار میآیم بهشت زهرا سر مزارش!
پرسیدیم: هفتهای سه بار! سخت نیست؟!
گفت: نه، همه کسم بود، الان دیگر کاری ندارم، کسی ندارم، همه آرامشم اینجاست...
تنهایش گذاشتیم و رفتیم
مثل همه...
▫ ️▫ ️▫ ️
چند وقت پیش هم توی قطعه 31 بهشت معصومه، قطعه بهشتیه شهدای فاطمیون و زینبیون، کاغذی بالای سر یکی از قبرهای مطهر، نظرم را جلب کرد.
دختر شهید برای بابایش نقاشی کشیده بود:
مادرش و برادر کوچکش و خودش که دستش در دست بابایش بود.
زیرش نوشته بود:
بابا جون ببخشید که هفته قبل نتونستم بیام، آخه داداش خیلی اذیت میکرد.به جاش این هفته یه نقاشی برات کشیدم.
دوستت دارم...
نتوانستم رد شوم، این نقاشی ساده، یقه دلم را گرفت و نشاند سر مزار این پدر قهرمان.
اشکم هم که بدون اراده من کار خودش را میکرد...
▫ ️▫ ️▫ ️
هفته پیش هم که زوّار اربعینی کربلا آمده بودند قم، پیرزنی پاکستانی را دیدم که سر مزار یک جوان مدافع حرم زینبی نشسته بود و با زبان خودش داشت باهاش حرف میزد.
یکی که حرفهایش را متوجه میشد، میگفت: پسرشه. خونشون تو پاکستانه و از دو سال پیش نتونسته بیاد سر قبر پسرش!
میگفت: باباش تازگیها فوت کرده و خود پیرزنه هم میگه: مادر با این وضعم شاید دیگه نتونم بیام پیشت! پیرم کردی مادر...
▫ ️▫ ️▫ ️
من حرفی ندارم، فقط خواستم بگویم این روزها وسط شادیهایمان، یادمان نرود که این پیروزی و شادی را مدیون چه کسانی هستیم.
همین !
جانم به فدای شهدای مظلوم و قهرمان مدافع حرم.... 🌷 @sobhnebesht 🌷 منبع کانال
#شهید_دهقان
#شهدای_مدافع_حرم
#داعش
#موساد
#اسرائیل
#مرگ_بر_آمریکا
#یازهرا_س
۳.۰k
۲۷ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.