با یکی از رفقایش برای خرید نان به سمت نانوایی محله می رفت
با یکی از رفقایش برای خرید نان به سمت نانوایی محله می رفتند که می بینند چند نفر اراذل و اوباش به نانوایی حمله کردند و با کتک زدن شاطر میخواهند دخل را خالی کنند.. ترس و وحشت عجیبی بین مردم افتاده بود.. کسی جرات نداشت کاری کند.. #محمدرضا سریع خودش را وارد معرکه کرد تا مانع شود اما یکی از اراذل شیشه نوشابه خالی که اونجا بود را به زمین کوبید و با ته بطری شکسته به او حمله میکند... پشت گردنش می شکافد... زخمی به عمق یک بند انگشت.. در بیمارستان سینا جراحی شد و سر و گردنش بیشتر از هجده بخیه خورد... آن موقع فقط #چهارده سالش بود. که میخواست #امر_به_معروف کند و جانش راهم به خطر انداخت... (مادر شهید)
به نقل از کتاب #ابووصال : نیم نگاهی به زندگی شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری
به نقل از کتاب #ابووصال : نیم نگاهی به زندگی شهید مدافع حرم محمدرضا دهقان امیری
۱.۲k
۲۷ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.