اگر امشب بت من دست به ابرو ببرد

اگر امشب بت من دست به ابرو ببرد
خبر مرگ مرا باد به هر سو ببرد

هر کسی شعر به چشمان تو تقدیم کند
مثل این است که رقاصه به باکو ببرد

سر مویی اگر از حسن تو معلوم شود
سر انگشت زیاد است که چاقو ببرد!

روسری های تو باعث شده زنبور عسل
جای گل حسرت و اندوه به کندو ببرد

لب من عطر تو را دارد و من می ترسم
نکند مادرم از بوسه ی مان بو ببرد

باز هم خیره به عکست شده ام تا شاید
این سری چشم تو را چشم من از رو ببرد

سوگند&
دیدگاه ها (۴)

چشمِ من در مسجدِ چشمش نمازی کردُ رفتبوسه اَم روی لبش رازُ نی...

دوستای عزیز ویسگوونم این چن ماهی که اینجا بودم هم دوستای با ...

تکه یخی که عاشق ابر عذاب می شودسر ِقرار عاشقی همیشه آب می ش...

پا به پایت تا ته این جاده می آیم نترس این منم عاشق ترین دلدا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط