رمان ارن فمیلی و دوستان
سوسن : پچه ها رفتی خونه لباس تون رو عوض کنید بیاد خونه من اسیه: باشه میام عمر: عشقم من باید برم سر کار ببخشید 😔🙏 سوسن : نه عزیز دلم تو برو دختر میاید ؟؟ اییبیکه : اره میام یاسمین: باشه پس میبینمتون خدا حافظ همه: خدا حافظ اسیه : خونه سوسن همینجا بود دیگه؟ یاسمین : اره همینجاست سوسن : سلام بچه ها خوش آمدید همه: سلام ممنون یاسمین: وای سوسن چقدر زحمت کشیدی سوسن :نه بابا چه زحمتی بفرمائید❤پایان❤ دوستان خودم این رمان رو دوست نداشتم شما چی؟؟؟؟ پارت ۲ رو خواستید کامنت بزارید🤗
۲.۵k
۲۳ آبان ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.