یکی پشت دیگری
یکی پشت دیگری
خودش را نشان داد..
دلم ب اخری خوش بود..
گویی آن هم فقط نقابی داشت و بس....
اکنون ب آخر خط رسیدم
توانی نمانده جز پایی زخمی و تنی پاره پاره......و چشمانی خیس..
خودش را نشان داد..
دلم ب اخری خوش بود..
گویی آن هم فقط نقابی داشت و بس....
اکنون ب آخر خط رسیدم
توانی نمانده جز پایی زخمی و تنی پاره پاره......و چشمانی خیس..
۸.۸k
۱۰ بهمن ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.