♡عشق اول و آخر پارت ۴ ♡
♡عشق اول و آخر پارت ۴ ♡
ات:یعنی تو هیز بی ناموس پاهای منو فلج کردی(با داد خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بلند)
ته :چته چرا داد می زنی بابا پاهات فلج موقته بعدشم فش نده
ات:کونی (دختره ی ..... به تهیونگ فش نده)حالا من چطوری با این پاهام با تو ازدواج کنم
ته :این مشکل خودته من نمی دونم
فلش بک به بعد ازدواج
ات :هوی من الان کجا بخوابم
ته :تو این اتاق
ات:من برو تو یه اتاق که دیوار های سیاه داشت و پرده های بنفش خیلی خوشگل بود تخت اش هم یاسی بود و همشون هم رنگ های مورد علاقه ام بودن
بیا پایین تر 👇🏻
پایین تر👇🏻👇🏻
پایین تر 👇🏻👇🏻👇🏻
خماری 😁
حالم بد گم گذاشتم بقیه اش رو ساعت ۱۱میزارم و برا اینکه کم بود شرط ندارع
ات:یعنی تو هیز بی ناموس پاهای منو فلج کردی(با داد خیلی خیلی خیلی خیلی خیلی بلند)
ته :چته چرا داد می زنی بابا پاهات فلج موقته بعدشم فش نده
ات:کونی (دختره ی ..... به تهیونگ فش نده)حالا من چطوری با این پاهام با تو ازدواج کنم
ته :این مشکل خودته من نمی دونم
فلش بک به بعد ازدواج
ات :هوی من الان کجا بخوابم
ته :تو این اتاق
ات:من برو تو یه اتاق که دیوار های سیاه داشت و پرده های بنفش خیلی خوشگل بود تخت اش هم یاسی بود و همشون هم رنگ های مورد علاقه ام بودن
بیا پایین تر 👇🏻
پایین تر👇🏻👇🏻
پایین تر 👇🏻👇🏻👇🏻
خماری 😁
حالم بد گم گذاشتم بقیه اش رو ساعت ۱۱میزارم و برا اینکه کم بود شرط ندارع
۵.۴k
۲۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۹)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.