حضرت ترکیب
حضرت ترکیب
جام فیض تو سیراب کند دریا را
چشم پر اشک تو بر آب دهد دنیا را
چشم بگشای که زندانی باغ تو شوم
تا دگر دل ندهم جنت و مافیها را
ما و من تجزیه ی حضرت ترکیب شماست
ورنه جز تو چه کسی مانده که گویم ما را
حسن آغوش تو گرمای غزل خوانی ماست
رخصتی ده که بگیرم به بغل گرما را
موج فریاد من از چاک گریبان رد شد
شوق مجنون چه کند بی غمی لیلا را
صبح اشراق تو ای شمس، کدامین روز است
که جلوتر ز زمان صفحه زنم صحرا را
آینه از نفس مست تو میخانه شده
پیر من! خشت به دست آمده ام عیسی را
من هم از عالم بالا خبری می گیرم
گر بیاید خبری سوی من آن بالا را
داد مجنون دل آزرده در آمد که چرا
باز تکرار کنی قافیه لیلا را
اللهم عجل لولیک الفرج...
جام فیض تو سیراب کند دریا را
چشم پر اشک تو بر آب دهد دنیا را
چشم بگشای که زندانی باغ تو شوم
تا دگر دل ندهم جنت و مافیها را
ما و من تجزیه ی حضرت ترکیب شماست
ورنه جز تو چه کسی مانده که گویم ما را
حسن آغوش تو گرمای غزل خوانی ماست
رخصتی ده که بگیرم به بغل گرما را
موج فریاد من از چاک گریبان رد شد
شوق مجنون چه کند بی غمی لیلا را
صبح اشراق تو ای شمس، کدامین روز است
که جلوتر ز زمان صفحه زنم صحرا را
آینه از نفس مست تو میخانه شده
پیر من! خشت به دست آمده ام عیسی را
من هم از عالم بالا خبری می گیرم
گر بیاید خبری سوی من آن بالا را
داد مجنون دل آزرده در آمد که چرا
باز تکرار کنی قافیه لیلا را
اللهم عجل لولیک الفرج...
- ۱.۴k
- ۲۰ خرداد ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط