شبی غمگینشبی بارانی و سردمرا در غربت فردا رها کرددلم د

شبی غمگین،شبی بارانی و سرد،مرا در غربت فردا رها کرد،دلم در حسرت دیدار او ماند،مرا چشم انتظار کوچه ها کرد،تمام هستی ام بود و ندانست،که در قلبم چه آشوبی به پا کرد.
و او هرگز شکستم را نفهمید،اگرچه تا ته دنیا صدام کرد
دیدگاه ها (۲)

رفیق پیراهنم را بزن بالاکمرم را دیدی؟نترس چیزی نیستاینها فقط...

شبی غمگین،شبی بارانی و سرد،مرا در غربت فردا رها کرد،دلم در ح...

حاﻓﻈﻪ ﯼ ﺍﻧﺴﺎﻥ ﻫﺎﯼ ﻏﻤﮕﯿﻦ ﻗﻮﯼ ﺍﺳﺖﺑﻪ ﯾﺎﺩ ﻣﯽ ﺁﻭﺭﻧﺪ ﮐﻪ ﺩﺭ ﮐﺪﺍﻣﯿﻦ ...

&

ای کاش میشد دلتنگی رو مثل یه بیماری درمون کردمیرفتیم دکتر و ...

راستی دیشب دوباره مست و تنها بی قرارسر درآوردم از آن کوچه از...

P1: mansion kimسال ۲۰۱۹، ساعت۸ AM :ویو آتریا:مثل همیشه بیدار...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط