من ترسو نیستما

من ترسو نیستما؛
ولی هستم...
انگار آدم وقتی یه چیزی داره برای از دست دادن ترسوام میشه...
آره خب من ترسوام؛
من از نداشتنت،
از دیگه نبودنت،
از دیگه زندونی نشدن بینِ شونه هات،
از دیگه حبس نشدن نفسم موقع بوسیدنت،
من حتی از چند بار صدا نزدن اسمت پشت هم
بدجور میترسم...
تو زبون باز کن و یه قول مردونه
قدِ "همیشه میمونم "بده به من؛
اونوقت منم زنونه قول میدم
دیگه نه از هم جنسام که دور و برتن متنفر باشم،
نه از یه ثانیه دیر جواب دادنات ترس بیوفته به جونم...
#فاطمه_جوادی
دیدگاه ها (۱)

من خورده بودم زمین،خورده بودم زمین زانوهام زخم شده و پاهام ت...

با دستمالی که بر اثر گردگیری کثیف شده چیکار می کنیم؟مسلما با...

دلم نمی خواهد صبح که چشم باز کردی ، میل به کره و مربای توت ف...

_میتونی بیای پیشم؟+آره حتمن میام یه سر_چقد میتونی بمونی؟+ یه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط