ای شب به من بگو

ای شب به من بگو
اکنون ستارەها،
نجواگرانِ مرثیەیِ
عشقِ کیستند؟

هنگام عصر
بر سرِ دیوارِ باغِ ما
باز آن دو مرغِ خسته
چرا
می گریستند؟!

#منوچهر_آتشی
دیدگاه ها (۱)

گر بداند که چه خون می‌خورم از تنهاییدل شب بر سر من مست و غز...

درخلوت شبانه ی دل پانهاده ایحاشا که باز به یادم فتاده ایره گ...

#حیوانات

😄🤷‍♀️

.- یاد ها رفتند و ما هم می رویم از یادها .کی بماند برگ کاهی ...

تو را گم می کنم هر روز و پیدا می کنم هر شببدین سان خواب ها ر...

عشق ( درد بی پایان)

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط