هستی به مستی پا گرفت
هستی به مستی پا گرفت
مستی به هستی جا گرفت
تن ها به هستی شد رها
سرها به مستی شد رها
هم آن به این معنا گرفت
هم این به آن مأوا گرفت
حور و ملک را بر فلک
شورانده این چرخ و فلک
هر گاه به خوانی خان گرفت
او را به جامی جان گرفت
مستی به هستی جا گرفت
تن ها به هستی شد رها
سرها به مستی شد رها
هم آن به این معنا گرفت
هم این به آن مأوا گرفت
حور و ملک را بر فلک
شورانده این چرخ و فلک
هر گاه به خوانی خان گرفت
او را به جامی جان گرفت
۴۶۸
۲۲ بهمن ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.