یه تک پارتی داریم 💖🤌🏻 از یونگی💖🥺
موضوع: وقتی بخاطر کار زیادش باهاش قهر بودی.
علامت ها ا/ت+یونگی_
اینجا اسم ا/ت: لیا هست
ویو لیا
از خواب پاشدم باز یونگی نبود ایششش بخاطر کار زیادش هیچوقت نمیتونم خوب ببینمش شب ها ساعت ۱۲:۰۰ میاد خونه صبح ها ساعت۷:۰۰میره کمپانی چون آقاشون قراره آهنگ بدن بیرون هیچوقت بهم توجه نمیکنه امشب باهاش صبحت میکنم
رفتم صبحونه خوردم به یونا زنگ زدم (دوستش)
+سلام یونا خوبی؟
یونا: وایی سلام خوبم مرسی تو خوبی؟
+آره خوبم مرسی میایی بریم بیرون؟
یونا : اوکی الان ساعت ۱۰:۳۰ ساعت ۱۱ بیا پاساژ.........
+اوکی بای
یونا : بای
ویو لیا
لباس پوشیدم سویچ ماشین و گرفتم رانندگی کردم رسیدم به پاساژ ........
پرش زمانی به ساعت ۳:۰۰
ویو یونگی
این روزا خیلی کار دارم به خاطر آهنگ جدیدمون مجبورم تا دیروقت کمپانی بمونم صبح ها هم زود برم کمپانی به خاطر همین امشب به زور گفتم ساعت ۱۱:۰۰ شب برم لیا غر غر نکنه
ویو لیا
نمیدونم چیشد گرفتم خوابیدم وقتی پاشدم ساعت ۹:۰۰ شب بود تصمیم گرفتم واسه خودم کیمچی درست کنم آماده شد خوردم نشستم انیمه دیدم
ساعت ۱۱:۰۰ بود یونگی اومد
+چه عجب اومدی اصلا نمیدونی ازدواج کردی همش رو کاری(داد)
_لیا من به خاطر تو امشب زود اومدم بعد حوصله غر غر زدن و ندارم پس تمومش کن
+من غر غر میزنم؟
ویو لیا
یه دفعه یونگی منو سیلی زد
_خفه شو دیگه(داد)
ویو یونگی
لیا زیادی حرف زد اعصابم خورد شد یه سیلی بهش زدم الان پشیمونم تا به حال کتکش نزدم تصمیم گرفتم برم واسش خوراکی بخرم
ویو لیا
یونگی از خونه رفت بیرون منم شروع کردم به گریه کردن
ویو یونگی
واسه لیا غذا و خوراکی گرفتم حدود ۳تا پلاستیک خرید کردم
_بیبی کوچولو با من قهره؟؟
............+
_قهر نباش دیگه
............+
_باشه پس خوراکیتو منو میخورم
+نهههههه
_باشه شکمو حالا بگو چرا باهام قهر بودی؟
+چون کارتو به من ترجیح میدی
_یاااا من تو رو بیشتر دوست دارم که ببخشید عشقم
+باشه بخشیدم
_دوست دارم
+من بیشتر
💖🍨💖🍨💖🍨💖🍨💖🍨💖🍨💖
پایان💖🍨
علامت ها ا/ت+یونگی_
اینجا اسم ا/ت: لیا هست
ویو لیا
از خواب پاشدم باز یونگی نبود ایششش بخاطر کار زیادش هیچوقت نمیتونم خوب ببینمش شب ها ساعت ۱۲:۰۰ میاد خونه صبح ها ساعت۷:۰۰میره کمپانی چون آقاشون قراره آهنگ بدن بیرون هیچوقت بهم توجه نمیکنه امشب باهاش صبحت میکنم
رفتم صبحونه خوردم به یونا زنگ زدم (دوستش)
+سلام یونا خوبی؟
یونا: وایی سلام خوبم مرسی تو خوبی؟
+آره خوبم مرسی میایی بریم بیرون؟
یونا : اوکی الان ساعت ۱۰:۳۰ ساعت ۱۱ بیا پاساژ.........
+اوکی بای
یونا : بای
ویو لیا
لباس پوشیدم سویچ ماشین و گرفتم رانندگی کردم رسیدم به پاساژ ........
پرش زمانی به ساعت ۳:۰۰
ویو یونگی
این روزا خیلی کار دارم به خاطر آهنگ جدیدمون مجبورم تا دیروقت کمپانی بمونم صبح ها هم زود برم کمپانی به خاطر همین امشب به زور گفتم ساعت ۱۱:۰۰ شب برم لیا غر غر نکنه
ویو لیا
نمیدونم چیشد گرفتم خوابیدم وقتی پاشدم ساعت ۹:۰۰ شب بود تصمیم گرفتم واسه خودم کیمچی درست کنم آماده شد خوردم نشستم انیمه دیدم
ساعت ۱۱:۰۰ بود یونگی اومد
+چه عجب اومدی اصلا نمیدونی ازدواج کردی همش رو کاری(داد)
_لیا من به خاطر تو امشب زود اومدم بعد حوصله غر غر زدن و ندارم پس تمومش کن
+من غر غر میزنم؟
ویو لیا
یه دفعه یونگی منو سیلی زد
_خفه شو دیگه(داد)
ویو یونگی
لیا زیادی حرف زد اعصابم خورد شد یه سیلی بهش زدم الان پشیمونم تا به حال کتکش نزدم تصمیم گرفتم برم واسش خوراکی بخرم
ویو لیا
یونگی از خونه رفت بیرون منم شروع کردم به گریه کردن
ویو یونگی
واسه لیا غذا و خوراکی گرفتم حدود ۳تا پلاستیک خرید کردم
_بیبی کوچولو با من قهره؟؟
............+
_قهر نباش دیگه
............+
_باشه پس خوراکیتو منو میخورم
+نهههههه
_باشه شکمو حالا بگو چرا باهام قهر بودی؟
+چون کارتو به من ترجیح میدی
_یاااا من تو رو بیشتر دوست دارم که ببخشید عشقم
+باشه بخشیدم
_دوست دارم
+من بیشتر
💖🍨💖🍨💖🍨💖🍨💖🍨💖🍨💖
پایان💖🍨
۴.۴k
۰۸ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.