فیک 💜ᗷTS⟭⟬💜جونگ کوک
فیک 💜ᗷTS⟭⟬💜جونگ کوک
جونگ کوک
نگاهم افتاد به دختری که خیلی زیبا بود باهم چشم تو چشم شدیم
پانته ا
داشتم نگاهش میکردم که اونم نگاهم کرد چند لحظه به چشم های هم نگاه میکردیم که دیدم داره به سمت من قدم برمیداره چیزی نشد که اومد کنارم نشست
جونگ کوک
رفتم کنارش نشستم چون اگه کنار کسه دیگه ای مینشستم مغزمو میخورد
وقتی کنارش نشستم اسمشو پرسیدم
ک:( به فارسی) سلام اسمتون چیه؟ برام سوال
پیش اومده.
پ:.....
معلوم بود که خیلی شکه شده برای اینکه من
فارسی بلدم پس براش همه چیزو توضیح دادم توی مکالماتمون فهمیدم که اسمش پانته اس دختر مهربونی بود ازش خوشم اومد برای همین شمارشو گرفتم
پانته ا
باهم صحبت کردیم و خیلی چیز هارو بهم گفت فهمیدم که برای کاری اومده وچون مادرش باهاش فارسی صحبت میکرد فارسی بلد بود توی فکر بودم که ازم شمارمو خواست
ک:میشه شمارتون رو داشته باشم خانم پانته ا؟
پ:بله .........09
شمارمو بهش دادم که دختری اومد کنار جونگ کوک و گفت : بااین دختره ی هر////زه
نگرد بیا بامن لیاقت تو بیشتر از این حرفاست تا اینو گفت
.
.
.
.
از جای مهمی بردم چون بیشتر کامنت بزارید 😁😁
جونگ کوک
نگاهم افتاد به دختری که خیلی زیبا بود باهم چشم تو چشم شدیم
پانته ا
داشتم نگاهش میکردم که اونم نگاهم کرد چند لحظه به چشم های هم نگاه میکردیم که دیدم داره به سمت من قدم برمیداره چیزی نشد که اومد کنارم نشست
جونگ کوک
رفتم کنارش نشستم چون اگه کنار کسه دیگه ای مینشستم مغزمو میخورد
وقتی کنارش نشستم اسمشو پرسیدم
ک:( به فارسی) سلام اسمتون چیه؟ برام سوال
پیش اومده.
پ:.....
معلوم بود که خیلی شکه شده برای اینکه من
فارسی بلدم پس براش همه چیزو توضیح دادم توی مکالماتمون فهمیدم که اسمش پانته اس دختر مهربونی بود ازش خوشم اومد برای همین شمارشو گرفتم
پانته ا
باهم صحبت کردیم و خیلی چیز هارو بهم گفت فهمیدم که برای کاری اومده وچون مادرش باهاش فارسی صحبت میکرد فارسی بلد بود توی فکر بودم که ازم شمارمو خواست
ک:میشه شمارتون رو داشته باشم خانم پانته ا؟
پ:بله .........09
شمارمو بهش دادم که دختری اومد کنار جونگ کوک و گفت : بااین دختره ی هر////زه
نگرد بیا بامن لیاقت تو بیشتر از این حرفاست تا اینو گفت
.
.
.
.
از جای مهمی بردم چون بیشتر کامنت بزارید 😁😁
۱.۱k
۰۵ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.