اولش خون خوردن است و آخرش جان باختن

اولش خون خوردن است و آخرش جان باختن

نیست کاری در جهان از عاشقی دشوارتر
دیدگاه ها (۱)

حال مرا از شعرهایم بو نخواهی بردمن پشت شعری که نخواهم گفت می...

ای کاش به جای توحافظه ام رااز دست داده بودم

شاید یک روز به ندیدنت ، به نشنیدنِ صدایتو به جای خالی اتعادت...

از آن دمی که گرفتم تو را در آغوشمهنوز پیرهنم را نشسته می‌پوش...

آهای حروم زاده ها من هنوز زنده ام و ادامه میدم، برام مهم نیس...

مثل مولانا عاشقی کنید:•اَندر تَنِ من جان و رَگ و خون همه اوس...

این که چیزی نیست زنا میتونن کاری کنن که به گوه خوردن بیوفتین...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط