دمی به روی شانهات بگیرم از غم زمین

دمی به روی شانه‌ات بگیرم از غمِ زمین

هزارسال خسته‌ام از این دو روزِ زندگی...


#معصومه_صابر
دیدگاه ها (۲)

روز چندان طولانی بودكه همسایه‌ام چراغ را دوباره افروختتا شاپ...

من هستم آن زنی که سبک پا نهاده استبر گور سرد و خامُش لیلیِ ب...

چه بگویم!به گلدانِ شمعدانی که تشنه ی دستهای ‌توستبه پنجره ی ...

و در آخر،همه‌‌ی چیزی که یاد گرفتماین بود که چگونه به‌ تنهایی...

⁨پریشانیم از این غم ها دمی اما پشیمان نه ...شکسته گرچه دلهام...

⁨پریشانیم از این غم ها دمی اما پشیمان نه ...شکسته گرچه دلهام...

آزاد

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط