منصور خورشیدی
زندهیاد "منصور خورشیدی" شاعر، منتقد و روزنانهنگار مازندرانی در ۱۰ خرداد ماه ۱۳۲۹ خورشیدی در بهشهر دیده به جهان گشود.
تحصیلات او، کارشناسی ادبیات از دانشگاه پیام نور بود؛ و از او به عنوان آخرین بازمانده از جنبش شعری موسوم به شعر حجم ساکن در ایران یاد میشد.
او دبیر بخش بررسی کتاب وبگاه بینالمللی پیادهرو و عضو هیئت تحریریهی برخی مجلات بینالمللی، از جمله ماهنامه ادبی نوشتا در ایران، مجله قلمک در سوئد، مجله شهروند در کانادا، مجله نگاه در فرانسه و مجلهی آفتاب در نروژ بود.
خورشیدی، سرانجام در صبح روز، پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷، در بابل مازندران درگذشت.
◇ ︎کتابشناسی:
- خطابههای کهنسال کودکی - انتشارات خوارزمی - ۱۳۷۷
- از فکرهای با تو - انتشارات نیمنگاه - ۱۳۸۰
- آبی ناگهان - انتشارات فصل پنجم - ۱۳۹۳
- سجاده روی ماه بینداز - انتشارات نصیرا - ۱۳۹۳
- تاجریزی خاکستر
◇︎نمونه شعر:
(۱)
میترسم
باران ببارد و
پنج کودک نشسته
در آستانهی در گاه
هیبت هوا را
با شانههای شکسته
روی نقشهی بینام
امضا کنند.
(۲)
میترسم
کلمات کوچک
قانون رفتن را
از رود بگیرند و
تن به تقدیر خود
بسپارند
و آسمان را
با نام کبوتران
سیاه کنند.
(۳)
میترسم
که ترس روی آینه
هلاک شود و
هزاران هجای کوتاه
عطر دریا را
در هم بریزند
رو به روی پنجره باز.
(۴)
ترس
در صدایم زیبا مینشیند
آنگاه که__
بر آستان تو ایستادهام.
(۵)
دیوانه عشق را
عصر سیاه زمستان
وقتی تمام خیابان
با اوست
به دوست میدهد!
نیمرخ
به سایهی ماه دارد
این مرد رایگان
با آسمان خالی از ستاره
که سراسیمه میرود
پشت پرسههای مدام.
(۶)
چه موهبتی دارد دل
که در هوای دریا میتپد
هوای دل دریا گوهر یگانه
ماه
در دل صدف به صف مینشیند
شنهای ساحلی بویی
از صف صدفهای بسیار میگیرد
کنار بخت نشسته بر تخت ساحل
دل طلب آب میکند.
(۷)
ماه و منظر زیبایش
وقتی زمین روی سکونت خود چرخ میخورد
دوباره میچرخد تا از حاشیه ماه
تمام تازگیاش را میان جان جابجا کند
ریشه در نفس ماه دارد این نگاه
که میروید
کنار منظر زیبا.
(۸)
سطح سپید سینه
سیاه از حرف میشود
معانیِ درهم
عمق سیاه را
از طول سینه بالا میرود!
آن گاه
سطح سیاه
حادثه در حرف را
در حاشیهی سینه
سپید میگذارد.
(۹)
بانو، صدای تو کوتاه
روی زبان گل میرقصد
به خواب آب
نگاه کن
چه اُفت و خیز غریبی
درون پنجره جاریست.
(۱۰)
لبخند نور
در بال نیلوفر
که میافتد
عمق نگاه تو
در خاک خانه میکند
و حضور یک کتیبه شکل میگیرد
با جنبش پنجره
در لحظهای که تو
رسم آسمان میکنی.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
سرچشمهها
- پیج چتر سپید (شعر سپید مازندران)
www.mansour-khorshidi.blogsky.com
www.khabaronline.ir/amp/1212374
www.fa.m.wikipedia.org/wiki
و...
تحصیلات او، کارشناسی ادبیات از دانشگاه پیام نور بود؛ و از او به عنوان آخرین بازمانده از جنبش شعری موسوم به شعر حجم ساکن در ایران یاد میشد.
او دبیر بخش بررسی کتاب وبگاه بینالمللی پیادهرو و عضو هیئت تحریریهی برخی مجلات بینالمللی، از جمله ماهنامه ادبی نوشتا در ایران، مجله قلمک در سوئد، مجله شهروند در کانادا، مجله نگاه در فرانسه و مجلهی آفتاب در نروژ بود.
خورشیدی، سرانجام در صبح روز، پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۳۹۷، در بابل مازندران درگذشت.
◇ ︎کتابشناسی:
- خطابههای کهنسال کودکی - انتشارات خوارزمی - ۱۳۷۷
- از فکرهای با تو - انتشارات نیمنگاه - ۱۳۸۰
- آبی ناگهان - انتشارات فصل پنجم - ۱۳۹۳
- سجاده روی ماه بینداز - انتشارات نصیرا - ۱۳۹۳
- تاجریزی خاکستر
◇︎نمونه شعر:
(۱)
میترسم
باران ببارد و
پنج کودک نشسته
در آستانهی در گاه
هیبت هوا را
با شانههای شکسته
روی نقشهی بینام
امضا کنند.
(۲)
میترسم
کلمات کوچک
قانون رفتن را
از رود بگیرند و
تن به تقدیر خود
بسپارند
و آسمان را
با نام کبوتران
سیاه کنند.
(۳)
میترسم
که ترس روی آینه
هلاک شود و
هزاران هجای کوتاه
عطر دریا را
در هم بریزند
رو به روی پنجره باز.
(۴)
ترس
در صدایم زیبا مینشیند
آنگاه که__
بر آستان تو ایستادهام.
(۵)
دیوانه عشق را
عصر سیاه زمستان
وقتی تمام خیابان
با اوست
به دوست میدهد!
نیمرخ
به سایهی ماه دارد
این مرد رایگان
با آسمان خالی از ستاره
که سراسیمه میرود
پشت پرسههای مدام.
(۶)
چه موهبتی دارد دل
که در هوای دریا میتپد
هوای دل دریا گوهر یگانه
ماه
در دل صدف به صف مینشیند
شنهای ساحلی بویی
از صف صدفهای بسیار میگیرد
کنار بخت نشسته بر تخت ساحل
دل طلب آب میکند.
(۷)
ماه و منظر زیبایش
وقتی زمین روی سکونت خود چرخ میخورد
دوباره میچرخد تا از حاشیه ماه
تمام تازگیاش را میان جان جابجا کند
ریشه در نفس ماه دارد این نگاه
که میروید
کنار منظر زیبا.
(۸)
سطح سپید سینه
سیاه از حرف میشود
معانیِ درهم
عمق سیاه را
از طول سینه بالا میرود!
آن گاه
سطح سیاه
حادثه در حرف را
در حاشیهی سینه
سپید میگذارد.
(۹)
بانو، صدای تو کوتاه
روی زبان گل میرقصد
به خواب آب
نگاه کن
چه اُفت و خیز غریبی
درون پنجره جاریست.
(۱۰)
لبخند نور
در بال نیلوفر
که میافتد
عمق نگاه تو
در خاک خانه میکند
و حضور یک کتیبه شکل میگیرد
با جنبش پنجره
در لحظهای که تو
رسم آسمان میکنی.
گردآوری و نگارش:
#زانا_کوردستانی
سرچشمهها
- پیج چتر سپید (شعر سپید مازندران)
www.mansour-khorshidi.blogsky.com
www.khabaronline.ir/amp/1212374
www.fa.m.wikipedia.org/wiki
و...
۵۹۴
۱۰ دی ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.