با خانوم سالهای تو پارک صحبت میکردم که شبیه سالهها

‏با خانوم ۷۰ساله‌ای تو پارک صحبت میکردم که شبیه ۵۰ساله‌ها بود.
میگفت: هیچ‌وقت غم دنیا رو نخوردم.
مثلا شوهرم برام تولد و روز زن نمی‌گرفت، بجای دعوا و حرص خوردن، واسه خودم کادو میگرفتم، میگفتم: پَری، روزت مبارک. :)
دیدگاه ها (۱)

روزی که مجبور بشیم زمین رو تخلیه کنیم، من روی سیّاره‌ی مسکون...

تو زبون ترکی یه قربون صدقه هست که میگه: «گوزلرین منیم اورَیی...

✨🌙عشق، آفريده خيال من و توست كه هزار سال آزگار است خيال ميك...

جان من و جهان توییدلبر بی نشان توییخوش بنواز جان منجمله نیاز...

ᵖ1

چند پارتی جونگوون p۴

part 8

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط